غزل شماره ۴۷۹ حافظ: صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
غزل شماره 479 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی
متن غزل الحافظ شماره ۴۷۹
صبح است و سرما از ابر بهمن می چکد
روزنامه های صبحگاهی تهیه کنید و یک فنجان مایع منی بدهید
به دریای آب و نطفه افتادم، مرا آوردند
می خواهم از شر من و تو خلاص شوم
خون کسى که جام بخورد حلال است، همان طور که خون اوست
با کاری که می توانید انجام دهید دوست باشید
در دست تو خادم باش که غم در انتظار ماست
مراقب کارهایی که انجام می دهید باشید
سرش را جلوی گوشم برد و گفت
از این پیرمرد خمیده لذت ببرید و گوش دهید
ساقی که بی جهت سوار می شود
برای شنیدن صدای خواننده هوا
معنا و تفسیر غزل الحافظ شماره ۴۷۹
آیه اول
صبح است و سرما از ابر بهمن می چکد
روزنامه های صبحگاهی تهیه کنید و یک فنجان مایع منی بدهید
السقیه، صبح است و از ابرهای بهمن ماه، برگها را آماده کن تا بز من را بنوشد و کاسه ای پر از فضای کافی برای انسان باد بیاور.
✦✦✦✦
بیت دوم
به دریای آب و نطفه افتادم، مرا آوردند
می خواهم از شر من و تو خلاص شوم
در دریای خودخواهی و مستی فخر فروشی غرق می شوم، به من علم عطا کن تا مرا از خودخواهی و خودخواهی رهایی بخشد.
✦✦✦✦
آیه سه
خون کسى که جام بخورد حلال است، همان طور که خون اوست
با کاری که می توانید انجام دهید دوست باشید
خون جام را بنوش، زیرا خون جام برای نوشیدن مناسب است. به محبت یک دوست توجه کن، مهربانی کاری است که ارزش انجام دادن دارد.
✦✦✦✦
آیه چهار
در دست تو خادم باش که غم در انتظار ماست
مراقب کارهایی که انجام می دهید باشید
باتلر مواظب باش که غم دنیا از مخفیگاه حمله می کند و همان آهنگی را که می زنی بنواز و این پرده را نگه دار و باز کن.
✦✦✦✦
آیه پنج
سرش را جلوی گوشم برد و گفت
از این پیرمرد خمیده لذت ببرید و گوش دهید
باد بریز و بگذار غنچه آهسته در گوشم بگوید: عمرت را شاد بگذران و نصیحت این لیر خمیده پیرمرد را بنوش.
✦✦✦✦
آیه شش
ساقی که بی جهت سوار می شود
برای شنیدن صدای خواننده هوا
ای پیاپی، قسم به غنای دل عاشقان قلندر که آنقدر برای ما بنوشند که صدای نعره خوان (خدا بی نیاز است) به گوش برسد.
منبع: دیوان حافظ از دکتر خلیل الخطیب رهبر.