مطالب

غزل شماره ۴۷۵ حافظ: گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی

غزل شماره 475 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل شماره 475 حافظ

گفتند تو یوسف ثانی هستی
چون حقیقت را به این لحظه دادم
شیرین تر از لحظه ای که می گویم متشکرم
ای خسرو، تو خوبی، تو روزگار زیبا
دهان شما با یک جوانه قابل مقایسه نیست
هرگز چنین جوانه دهان تنگ وجود نداشت
صد بار گفتی دهنت پر است
چون سوزان آزاد است چرا جمله زبانی است؟
انگار قراره تو و زندگیتو بکشم
من را نترسان، جانم را می گیری
چشمانت از سپر گذشت
مریضی که او را دید به شدت به او تعظیم کرد
زیرا با دیدن مردم اشک نخواهید ریخت
که از چشمانت بیرون می کنی

غزل شماره 475 حافظغزل شماره 475 حافظ
غزل شماره 475 حافظ

معنا و تفسیر غزل الحافظ شماره ۴۷۵

آیه اول

گفتند تو یوسف ثانی هستی
زیرا من برای حقیقت رنج نیکی کرده ام

مردم گفتند تو دومين زيباي يوسف هستي چون من درست نگاه كردم و تو بهتر از آن هستي.

✦✦✦✦

بیت دوم

شیرین تر از لحظه ای که می گویم متشکرم
ای خسرو مهربانی، شیرینی تلخ

به تو می گویم که تو شیرین ترین زندگیت هستی، شاه نیکویان، با خنده های شرابخوارت.

✦✦✦✦

آیه سه

دهان شما با یک جوانه قابل مقایسه نیست
هرگز چنین جوانه دهان تنگ وجود نداشت

دهان شما را نمی توان با جوانه مقایسه کرد، زیرا جوانه به اندازه دهان شما کوچک نیست.

✦✦✦✦

آیه چهار

صد بار گفتی دهنت پر است
چون سوزان آزاد است چرا جمله زبانی؟

بارها گفته ای که با زبانت مرا لمس می کنی و مرا می بوسی چرا مثل نیلوفر بی زبانی؟

✦✦✦✦

آیه پنج

انگار قراره تو و زندگیتو بکشم
من را نترسان، جانم را می گیری

تو میگی منو به آرزوی دلم میکشی و بعد زندگیمو میگیری، مطمئنم قبل از اینکه پیداش کنم جانم رو میگیری.

✦✦✦✦

آیه شش

چشمانت از سپر گذشت
مریضی که او را دید به شدت به او تعظیم کرد

تیر نگاهت از سپر زندگی می گذرد تا به حال چشم مریضی به این قدرتمندی ندیده است.

✦✦✦✦

بیت هفتم

زیرا با دیدن مردم اشک نخواهید ریخت
که از چشمانت بیرون می کنی

معشوقی که ذره‌ای به او اهمیت نمی‌دهی او را به زمین می‌اندازد و آبروی او را نزد مردم می‌برد.

طبق پاورقی دکتر قزوینی در مجموعه حافظ، در چاپ جدید، بیت دیگری در پایان غزل آمده که ظاهراً اضافه است و می‌خواستند بیت پایانی به نام حافظ بسازند:

پیش ما محافظ غمگین شماست
زیرا عشق زاییده دل و دین و جوانی است

منبع: دیوان حافظ از دکتر خلیل الخطیب رهبر.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا