غزل شماره ۳۴۳ حافظ: چل سال بیش رفت که من لاف می‌زنم

آیه اول

بیش از یک سال از ولخرجی می گذرد
کیز شاکران پیر موگان کمترین من است

بیش از چهل سال است که ادعا می کنم یکی از جوان ترین خادمان زرتشتیان هستم.

✦✦✦✦

بیت دوم

هرگز بخاطر محبت قدیمی خود را نفروشید
ساغر خالی نیست چون واضح و روشن است

به لطف مهربانی و محبت پر موگان، فنجان من هرگز از باد پاک و صاف خالی نمی ماند.

✦✦✦✦

آیه سه

از عشق و دولت پاکباز
خانه من همیشه بالای تراس ها بود

به پاس مقام و منزلت عشق و اقبال قلندران همیشه در راس جمع بودم.

✦✦✦✦

آیه چهار

در مورد من فکر بد نکن
لباس هایم کثیف است اما لباس هایم تمیز است

در مورد من فکر بد نکنید، من یک مسکن در بارها هستم. گرچه لباسم به شراب آلوده است، اما من پاک و بی گناهم.

✦✦✦✦

آیه پنج

شهباز اموال من چطوره؟
آنها آب و هوا را در اتاق نشیمن من یاد گرفتند

من همان عقابم که جایش در دست شاه بود این چه وضعی است که جای من و حقم را فراموش کردند.

✦✦✦✦

آیه شش

حیف که بلبل من الان در این قفس است
با این زبان شیرین و خام مثل سوسن

حیف که بلبل زیبای من فعلاً در قفس دنیا و با زبانی لطیف و دلنشین، ساکت چون سوسن گرفتار است.

✦✦✦✦

بیت هفتم

آب و هوای فارس شگفت انگیز است
یک بار چادر را از این خاک برداشتم

هوای فارس در کمال تعجب دل فروتن را خشنود می کند آن همسفر و همسفر که با او از این دیار هجرت کنم؟

✦✦✦✦

آیه هشتم

حافظ تا کی زیر خرقه جام پنهان می شود؟
روی کارتت پرده می گذارم

ای حافظ تا کی مخفیانه و زیر عبایی مشروب میخوری؟ راز تو را در شورای ایش خواجه توران شاه فاش خواهم کرد.

✦✦✦✦

آیه نهم

بر فضل یزید مبارک باد
صلوات او گردنبند من شده است