غزل شماره ۳۳۴ حافظ: گر دست رسد در سر زلفین تو بازم
متن غزل حافظ شماره 334
اگه به سرت بیاد زلوین بازش میکنم
چون مثل تعداد سرهایی است که به بازی چوگان شما برمی گردم
من برای شما آرزوی طول عمر دارم، اما اینطور نیست
من موهای بلندی روی دستانم دارم
بگذار پروانه استراحت کند، شمع، امشب
من مثل شمعی از آتش قلبم پیش تو آب می شوم
یه بار میخندم جون چو ساراحی
از تو می خواهم که نماز من را رهبری کنی
چون نمازم آلوده نیست
نگذارید آتش و گدازه در مکدیزان فرو رود
اگر خیالتان به مسجد و بار می آید
از ابروهای تو محراب و ویولن خواهم ساخت
اگر یک شب انزوای ما را از بین ببری
زیرا صبح بر افق جهان برخواهم خاست
محمود به این ترتیب پایان کار بود
اگر خواب به سر ایزم برود
حافظ از گفتن آن در این تور ناراحت است
فقط فنجانی را بنوش که راز من بود
معنی و تفسیر غزل حافظ شماره 334
آیه اول
اگه به سرت بیاد زلوین بازش میکنم
چون دارم به چوگان شما برمیگردم
اگر دوباره دست به موهایت بزنم چند سر با توپت مثل توپ بازی می کنم یا فدای توپت می شوم.
✦✦✦✦
بیت دوم
من برای شما آرزوی طول عمر دارم، اما اینطور نیست
من موهای بلندی روی دستانم دارم
موهای تو برای من مثل زندگی است، اما من یک سر موی بلند ندارم.
✦✦✦✦
آیه سه
بگذار پروانه امشب راحت باشد
من مثل شمعی از آتش قلبم پیش تو آب می شوم
ای معشوق که چون شمع، یعنی عاشق پروانه ای، آرامم ده تا امشب چون شمعی در پای تو از آتش دل بسوزم و ذوب شوم.
✦✦✦✦
آیه چهار
یه بار میخندم جون چو ساراحی
از تو می خواهم که نماز من را رهبری کنی
در آن لحظه که چون لیوان شراب بلورین با خنده میمیرم، امیدوارم مستان عشق تو بر تنم دعای مرگ بخوانند.
✦✦✦✦
آیه پنج
چون نمازم آلوده نیست
نگذارید آتش و گدازه در مکدیزان فرو رود
چون نماز من آلوده به گناه است، نماز پسندیده ای نیست.
✦✦✦✦
آیه شش
اگر خیالتان به مسجد و بار می آید
از ابروهای تو محراب و ویولن خواهم ساخت
اگر در مسجد به تو فکر کنم، برای ابروهایت محراب می سازم و اگر در میخانه ای شد، به جای محراب، طاق تاقچه و قفسه هایی را که لیوان های شراب روی آن گذاشته اند، می گیرم. .
✦✦✦✦
بیت هفتم
اگر یک شب انزوای ما را از بین ببری
زیرا صبح بر افق جهان برخواهم خاست
هرگاه آرامگاه ما شبی به نور چهره تو روشن شود، چون سحرگاهی بر کرانه های جهان می درخشم.
✦✦✦✦
آیه هشتم
محمود به این ترتیب پایان کار بود
اگر خواب به سر ایزم برود
اگر در راه خواب ایاز سرم را گم کنم عاقبت این کار خوش و نیک خواهد بود.
✦✦✦✦
آیه نهم
حافظ از گفتن آن در این تور ناراحت است
فقط فنجانی را بنوش که راز من بود
ای حافظ که در غم خود شریکم که در این روزگار جز یک جام شراب سزاوار راز نیست.
منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.