غزل شماره ۲۶۸ حافظ: گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس

آیه اول

گل های گلستان دنیای ما بس است
زین علف سایه آن سرو نرم است

از باغ گلهای دنیا گلی ما را بس است و از باغ دنیا سایه آن عاشق رفیع ما را بس است.

✦✦✦✦

بیت دوم

من و دوستم دور از ریا هستیم
دیگر یکی از گران ترین افراد دنیا نباشید

دور از من باشد که با منافقین همنشینی کنم. از آن چیزهایی که مصاحبتشان برای آدمی سخت و طاقت فرسا است، یک لیوان شراب گران به ما بس است.

✦✦✦✦

آیه سه

کاخ فردوس یک امتیاز است
ما رندی و گداها هستیم

کاخ بهشت ​​پاداش کارهای خوب را می دهد. ما که متدین و فقیریم، قلندری برایمان بس است.

✦✦✦✦

آیه چهار

در لبه رودخانه بنشین و زندگی را تماشا کن
دیگر به دنیای ما اشاره نکنید

بر لبه آب بنشین و گذر آن را تماشا کن که به گذر یک عمر شباهت دارد این اشاره دنیای گذری برای ما کافی است.

✦✦✦✦

آیه پنج

انتقاد از بازار جهانی و سوء استفاده از جهان
اگر شما نباشید برای سود و زیان ما کافی است

به سود و بازده نقدی که از بازار جهانی به دست می آورید نگاه کنید و ببینید برای آن چه رنجی می برید. اگر این سود و زیان نابرابر برای شما کافی نیست، برای ما کافی است.

✦✦✦✦

آیه شش

دوست من با ما است، چرا ما بیشتر به شما نیاز داریم؟
حرف دولت برای کشتن ما کافی است

وقتی دوستمان با ماست، دیگر نیازی نداریم چیزی بخواهیم. این سعادت که از نعمت همرنگ بودن بهره مند می شویم برای ما بیشتر است.

✦✦✦✦

بیت هفتم

خداوند از در تو به بهشت ​​فرستاد
سرت را از جایی که ما هستیم نگه دار

خدایا مرا از درگاهت به بهشت ​​مگذار که به خاطر همه چیز این دنیا از کوچه تو راضی هستیم.

✦✦✦✦

آیه هشتم

حافظ مراکشی ستمگر گله است
فطرت ما مثل آب است و غزل روان ما بس است

حافظ اظهار نارضایتی از سهمیه های ابدی بی انصافی است. غزل های لطیف و ناب ما را بس است.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.