مطالب

غزل شماره ۲۴۳ حافظ: بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید

غزل شماره 243 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل حافظ شماره 243

چه کسی بوی شیرین تو را در باد سبا شنید؟
او یک کلمه آشنا از یک دوست آشنا شنید
ای شاه حسن به گدا بنگر
قابیل داستان پادشاه و گدا را شنید
خوش به حال بادی مشکین مشام جان
دلقک صومعه بوی نفاق می داد
به خدا سوگند مرد عاقل و جستجوگر به کسی نگفت
من تعجب می کنم که فروشنده از کجا شنیده است
پروردگارا، راز حرام زمان کجاست؟
بگذارید آنچه را که گفته و شنیده است توضیح دهد
این هیچ مجازاتی برای قلب خوب من نبود
صدای پارو زدن کییز غمگین را شنید
اگر محروم بود چه بر سرش آمد؟
مدت ها پیش، او بوی وفاداری را شنید
بیا پیشخدمتی که با صدای بلند عشق را صدا می کند
هر که داستان ما را گفت از ما هم شنید
ما امروز غذا نمی خوریم
او این داستان را صد بار شنیده بود
امروز به بانگ چینگ لا می رویم
آنقدر دور بود که گنبد چرخ آن صدا را شنید
نصیحت عاقل صحیح و معتبر است
خوشا به حال کسی که از همین رضایت می شنود
حافظ وظیفه تو این است که دعا کنی و نجات پیدا کنی
در دام نشنیدن یا نشنیدن گرفتار نشوید

غزل شماره 243 حافظغزل شماره 243 حافظ
غزل شماره 243 حافظ

معنا و تفسیر غزل الحافظ شماره ۲۴۳

آیه اول

چه کسی بوی شیرین تو را در باد سبا شنید؟
او یک کلمه آشنا از یک دوست آشنا شنید

هر که بوی خوش تو را در باد صبا استشمام کند، بداند که سخنان دوستی آشنا را از دهان دوستی آشنا شنیده است.

✦✦✦✦

بیت دوم

ای شاه حسن به گدا بنگر
قابیل به اندازه کافی از داستان شاه و گدا شنیده بود

ای پادشاه خوب و پیشوای زیبای مردم زمانه، به گدای خود با مهربانی بنگر و بدان که گوش ما چقدر این داستان و پایان کار شاه و گدا را شنیده است. یعنی اینکه شما به ما رحم کنید عجیب نیست.

✦✦✦✦

آیه سه

خوش به حال بادی مشکین مشام جان
دلقک صومعه بوی نفاق می داد

از این رو، بینی های روح را به شراب خوش معطر کرد که از صوفیه جماعتی بوی نفاق و نیرنگ می شنید.

✦✦✦✦

آیه چهار

آقا عاقل و جستجوگر به کسی نگفت
من تعجب می کنم که فروشنده از کجا شنیده است

نمی دانم پیر فروشنده راز بخشش همه جانبه خداوند را که صوفی بوینده می دانست و با کسی در میان نمی گذاشت، کی و کجا شنید؟

✦✦✦✦

آیه پنج

پروردگارا، راز حرام زمان کجاست؟
بگذارید آنچه را که گفته و شنیده است توضیح دهد

خدای من، کجا می توانم کسی را پیدا کنم که رازی را پنهان کند تا دلم آنچه را که دیدم و شنیدم با او در میان بگذارد؟

✦✦✦✦

آیه شش

این مجازات قلب صالح من نبود
صدای پارو زدن کییز غمگین را شنید

شنیدن این سخنان تند از معشوق داغدارش شایسته قلب سپاسگزار من نبود.

✦✦✦✦

بیت هفتم

اگر محروم بود چه بر سرش آمد؟
مدت ها پیش، او بوی وفاداری را شنید

پشیمان نیستم اگر از او دور شوم و بیهوده شوم. چه کسی بوی وفاداری و عشق را از این باغ شنیده است؟ یک سوال منفی به این معنی است که هیچ کس در گذشته وفاداری را ندیده است.

✦✦✦✦

آیه هشتم

بیا پیشخدمتی که با صدای بلند عشق را صدا می کند
هر که داستان ما را گفت از ما هم شنید

ای ساقی بیا و برای من شراب بیاور تا مستانه در راه عشق قدم بردارم و عشق را از خود عشق بیاموزم، زیرا عشق چنان بلند می گوید که آن که داستان ما را می گوید از زبان ما شنیده است.

✦✦✦✦

آیه نهم

ما امروز غذا نمی خوریم
او این داستان را صد بار شنیده بود

کار امروز ما تنها کاری نیست که جام شراب را ریاکارانه در زیر خرقه زهد و راز حمل می کنیم. پیرمرد این را صد بار دیده یا شنیده است.

✦✦✦✦

آیه ده

مای لابانگ چنگ را امروز نمی کشیم
آنقدر دور بود که گنبد چرخ آن صدا را شنید

نه تنها امروز با صدای چنگ باد می نوازیم، بلکه مدتهاست که موسیقی گروه نازمان به آسمان ها رسیده است.

✦✦✦✦

آیه یازده

نصیحت عاقل صحیح و معتبر است
خوشا به حال کسی که از همین رضایت می شنود

نصایح حکیم مانند حق و حقیقت مطلق و خیر مطلق است. خوشا به حال کسانی که گوش می دهند و گوش می دهند.

✦✦✦✦

آیه دوازده

حافظ وظیفه تو این است که دعا کنی و نجات پیدا کنی
در دام نشنیدن یا نشنیدن نیفتید

ای حافظ کافی است برای او دعا کنی. فقط وظیفه خود را انجام دهید و به این فکر نکنید که آیا او دعای شما را شنیده است یا نه.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا