مطالب

غزل شماره ۱۷۰ حافظ: زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد

غزل شماره 170 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل الحافظ شماره 170

زاهد تنها کنار بار نشست
او با توافق از توافق خارج شد
مجلس صوفی که جام و جام می شکند
در یک جرعه دوباره عاقل شوید
او به عنوان شاهد الشباب به خواب آمد
دوباره دیوانه وار عاشق شد
راهزنان دین و دل می گذشتند
و بعد آشنایی عجیب شد
آتش صورت گل خرمن را سوزاند
چهره خندان شمع بلای پروانه شد
گریه در شام و سحر، شکر که گم نشد
قطره باران ما به جواهر دانه ای تبدیل شده است
بگذار نرگس آبدار یک بیت جادویی بخواند
حوزه مجلس ما به یک افسانه تبدیل شده است
خانه حافظ کانن بارج بدشاش است
قلب به قلب، روح پس از روح

غزال شماره 170 حافظغزال شماره 170 حافظ
غزال شماره 170 حافظ

معنی و تفسیر غزل الحافظ شماره 170

آیه اول

زاهد تنها کنار بار نشست
او با توافق از توافق خارج شد

دیشب گوشه نشین منزوی از گوشه گیری خود پشیمان شد و به یک بار رفت و شروع به نوشیدن کرد.

✦✦✦✦

بیت دوم

مجلس صوفی که جام و جام می شکند
در یک جرعه دوباره عاقل شوید

صوفی پشمینه پوش که تا دیروز احمقانه با گرفتن و خوردن جام مخالفت می کرد و آن را حرام می دانست، اکنون پس از نوشیدن کمی شراب، دوباره عاقل و عاقل شد.

✦✦✦✦

آیه سه

او به عنوان شاهد الشباب به خواب آمد
دوباره دیوانه وار عاشق شد

زیبای صوفی عاشق جوانی دیشب خوابیده بود. به همین دلیل در دوران پیری دوباره احساس دوست داشتن و جوانی کرد.

✦✦✦✦

آیه چهار

راهزنان دین و دل می گذشتند
و بعد آشنایی عجیب شد

پاشا مغ، یا ساقی جوان زیبا، از کنار بار می گذشت که عقل و دینش را از او می رباید، صوفی به دنبال او رفت و در تعقیب آن دختر زیبا با همه بیگانه شد و توجهی نکرد. هر کسی

✦✦✦✦

آیه پنج

آتش صورت گل خرمن را سوزاند
چهره خندان شمع بلای پروانه شد

سرخی برگ گل، دل بلبل را سوزاند. چهره خندان و شعله درخشان شمع پرهای پروانه را سوزاند.

✦✦✦✦

آیه شش

گریه در شام و سحر، شکر که گم نشد
قطره باران ما به جواهر دانه ای تبدیل شده است

خدایا شکرت که گریه های شبانه روزم از بین نرفت. قطرات باران اشک ما در دریای روزها به مرواریدی بزرگ و بی نظیر تبدیل شد.

✦✦✦✦

بیت هفتم

بگذار نرگس آبدار یک بیت جادویی بخواند
حوزه مجلس ما به یک افسانه تبدیل شده است

چشم، مانند نرگس آبگر، علامت سحر و جادو را بر ما می خواند و می دمد. پس از آن، انجمن کلمه و دعای ما تبدیل به یک باشگاه داستان گویی عاشقانه شد.

✦✦✦✦

آیه هشتم

خانه حافظ کانن بارج بدشاش است
قلب به قلب، روح پس از روح

عصر شاه عجالتاً محل نشستن و بیدار شدن حافظ شد و بدین ترتیب دل و جانش به سراغ محبوب رفت.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا