معمای توله سگ ۱۸۰۰۰ ساله سیبری
معمای تولهسگ منجمد ۱۸۰۰۰ ساله یافت شده در سیبری از زمان کشف آن در سال ۲۰۱۸ دانشمندان را مجذوب خودکرده است. هویت دو گور Dogor که به طرز قابلتوجهی با خز، سبیل و حتی مژه سالم حفظ شده، محققان را متحیر کرده است، آنها نمیتوانند تشخیص دهند که آیا او یک سگ است یا گرگ.
همشهری آنلاین – یکتا فراهانی: سرانجام توالی ژنومی در سال ۲۰۲۲ حقیقت در مورد راز توله سگ منجمد سیبری را آشکار کرد.
برای درک این موضوع، ابتدا باید بدانیم عصر یخبندان چیست.
عصر یخبندان
عصر یخبندان زمانی است که دمای زمین برای مدت طولانی کاهش مییابد؛ بنابراین باعث میشود صفحات یخی بزرگ در سراسر قارهها و مناطق قطبی پخش شوند.
در حال حاضر زمین چندین دوره یخبندان را پشت سر گذاشته که آخرین آنها «آخرین عصر یخبندان» است که به «یخبندان کواترنر» معروف است.
تکامل ماموتهای پشمالو
قبل از عصر یخبندان، زمین بهطورکلی آبوهوای گرمتری را تجربه میکند. دورههای بین یخبندان و فازهای گرم بین یخبندان میتوانند دهها هزار سال طول بکشند. این دورهها امکان توسعه و گسترش گیاهان و جانوران را فراهم میآورد.
در این دوران گرمتر، بسیاری از موجودات مختلف تکامل یافتند. برای مثال، ماموتهای پشمالو، گربههای دندانهدار و تنبلهای غولپیکر زمینی در این آبوهوای گرمتر رشد میکردند.
اما با کاهش دما و حرکت به سمت آخرین عصر یخبندان، این حیوانات که برای رشد در آبوهوای گرمتر تکاملیافته بودند، همراه با دیگران، با چالشهای مهمی روبهرو شدند.
بیشتر بخوانیم :
تصاویر | باورنکردنی؛ بقایای جانواران عصر یخبندان دست نخورده پیدا شدند | یک کشف بزرگ در غار!
طرح توالییابی ژنها تشخیص بیماریها را دگرگون میکند
داستان دو گور در آخرین عصر یخبندان
داستان دو گور Dogor چشماندازی منحصربهفرد در مورد استراتژیهای بقای حیوانات عصر یخبندان ارائه میدهد. مطالعه توالییابی ژنومی انجام شده در سال ۲۰۲۲ نشان می دهد دوگور یک گرگ است. این مطالعه بخشی از یک تلاش گسترده تر بود که ۷۲ ژنوم گرگ باستانی را برای درک تکامل و اهلی کردن سگ ها تجزیه و تحلیل کرد.
گرگهای عصر یخبندان
به گزارش forbes حفاظت عالی دو گور، نگاهی نادر به زندگی گرگهای عصر یخبندان دارد. وجود او به دانشمندان کمک میکند تا شرایط محیطی و چالشهایی را که گونهها در این دوره با آنها مواجه هستند، کنار هم بگذارند.
همچنین سؤالاتی را در مورد چگونگی سازگاری گرگها با سرما، نحوه شکار و چگونگی ساختار اجتماعی این گرگها مطرح میکند که ممکن است به بقای آنها کمک کرده باشد.
تکامل سگها از طریق فسیل دو گور
داستان چگونگی تبدیلشدن گرگها به سگ، داستانی جذاب از سازگاری و سود متقابل است. یک نظریه این است که گرگها در نزدیکی اردوگاههای انسانی شروع به جمعآوری کردند و گرگهایی که کمتر تهاجمی و اجتماعیتر بودند بیشتر توسط انسانها تحمل میشدند. باگذشت زمان، این گرگها شروع به زندگی از باقیماندههای انسان کردند، بهتدریج مطیعتر شدند و ترسشان از انسان از بین رفت.
تکامل برای زندگی در کنار انسان
این گرگها بهتدریج از طریق انتخاب طبیعی و احتمالاً پرورش عمدی توسط انسان، ویژگیهایی را تکامل دادند که آنها را برای زندگی در کنار انسانها مناسبتر کرد. آنها کمتر تهاجمی شدند، بیشتر بازیگوش شدند و ویژگیهایی پیدا کردند که ما اکنون آنها را با سگهای خانگی مرتبط میدانیم، مانند گوشهای آویزان و رفتار دوستانه.
معمای پیچیده اهلیکردن سگها
فسیل دو گور موضوع اهلیکردن سگها را روشن میکند. سگها حداقل ۱۵۰۰۰ سال پیش در عصر یخبندان از اهلی شده بودند. با وجود این، اینکه این اهلی شدن کجا و چگونه رخداده همچنان به صورت معمای پیچیدهای باقیمانده است.
اما محققان شواهدی را یافتند که نشان میدهد دو جمعیت مجزا از گرگها به DNA سگها کمک میکنند. این نشان میدهد که گرگها ممکن است بیش از یکبار اهلی شده یا سگهای اهلی دوباره با گرگهای وحشی مخلوط شده باشند.
این مطالعه نشان داد هم سگهای اولیه و هم سگهای مدرن از نظر ژنتیکی به گرگهای باستانی در آسیا نزدیکتر از سگهای اروپا هستند؛ چیزی که نشاندهنده یک رویداد اهلیسازی در جایی در شرق است.
به نظر میرسد سگهای اولیه از شمال شرقی اروپا، سیبری و قاره آمریکا منشأ واحد و مشترک از این منبع شرقی داشته باشند.
گرگها و سگها در آخرین عصر یخبندان
استراتژیهای بقای گرگها و سگها در عصر یخبندان به طور قابلتوجهی متفاوت بود. گرگها با سازگاری سریع با محیطهای در حال تغییر زنده ماندند.
آنها توانستند مسافتهای زیادی را برای تعقیب طعمه و اجتناب از شرایط سخت طی کنند. ساختارهای اجتماعی، استراتژیهای شکار و انعطافپذیری فیزیکی آنها اجازه میداد تا بتوانند در نقاط تاریک و سرد رشد کنند.
تبدیلشدن به بهترین دوست انسان
از سوی دیگر، سگها با ایجاد روابط نزدیک با انسان، جایگاه منحصربهفردی پیدا کردند. این همراهی مزایای متقابلی را به همراه داشت که برای بقا بسیار مهم بود. انسانها شرکای شکار وفادار و کارآمدی پیدا کردند، درحالیکه سگها منابع غذایی قابلاعتماد، گرما و محافظت دریافت کردند.
این مشارکت احتمالاً بقای سگهای اولیه را آسانتر کرده است و به آنها کمک میکند تا عصر یخبندان را با ادغام در ساختارهای اجتماعی انسان و تبدیلشدن به بهترین دوست انسان تحمل کنند.