غزل شماره ۴۶۹ حافظ: اتت روائح رند الحمی و زاد غرامی
غزل شماره 469 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی
متن غزل الحافظ شماره ۴۶۹
بوی تب آمد و عشقم زیاد شد
فدای خاک در دوست جان عزیز
شنیدن پیام دوست به معنای شادی و سلامتی است
از مخبر از طرف من تا سواد سلامی
به شام غریبه بیا و مرا ببین
مثل باد زلال در آب شام
اگر در مورد پرنده غوغا کند، پرنده خوبی است
او را با ناله اریتم از قورباغه اش جدا نکنید
چیزی نگذشت که روز فرک یار فرا رسید
برایم بنویس حزب الحامی قباب الخیام
خوشحالم که اومدی و سلام کردی
شما بهترین ورود را انجام دادید و به بهترین مکان رسیدید
من از تو دورم و مانند هلال ماه در حال آب شدن هستم
با اینکه اصلا ندیدمت
و اگر نامیرا خوانده شوی و عهد شکن شوی
روحم خوب نمی شود و خوابم خوب نمی شود
امیدوارم به زودی شما را با موفقیت ببینم
تو خوش به فرمانی و من غلام
جو سلک در خوشاب، شعر نجز تو حافظ حضور دارد
گاهی مهربانی بر نظم نظامی ارجحیت دارد
معنا و تفسیر غزل شماره ۴۶۹ حافظ
آیه اول
بوی تب آمد و عشقم زیاد شد
فدای خاک در دوست جان عزیز
عطر دلنشین درخت نارون از خانه پر آب معشوقم می آمد و بر شیفتگی و هیجانم افزوده می شد. جان عزیز در کنار کسانی که دوستشان داری در آرامش باش.
✦✦✦✦
بیت دوم
شنیدن پیام دوست به معنای شادی و سلامتی است
از المبلغ العانی علی سعود سلامی
شنیدن پیام دوست باعث شادی و سلامتی می شود. کی به سواد سلام می کنه عزیزم؟
✦✦✦✦
آیه سه
به شام غریبه بیا و مرا ببین
مثل باد زلال در آب شام
به شام غمگین و تنهایی من بیا و اشک هایم را مانند شراب قرمز شفاف در شیشه زلال چشمانم برق بزنند.
✦✦✦✦
آیه چهار
اگر از ذوالاراک روی برگردانی که بهتر است.
مبادا که ناله اریتم از رامش منحرف شود.
هرگاه پرنده ای فرخنده در سرزمین اراک نغمه ای نیک بخواند، گریه ناله کبوتر من از آواز مرغزار آنجا جدا نیست.
✦✦✦✦
آیه پنج
چیزی نگذشت که روز فرک یار فرا رسید
از تپه های تب گنبد چادرهایم را دیدم
چیزی به پایان روزهای معشوق باقی نمانده است. سقف گرد چادرها را از ارتفاعات کارگاه عزیزم می بینم.
✦✦✦✦
آیه شش
خوشحالم که اومدی و سلام کردی
شما بهترین ورود را انجام دادید، بهترین مکان را ساختید.
چه لحظه زیبایی وقتی از در عبور می کنی و من می گویم کریسمس مبارک، در بهترین مکان فرود آمده ای.
✦✦✦✦
بیت هفتم
من از تو دورم و مانند هلال ماه آب شده ام
اگرچه من اصلا روی ژو مهتی را ندیده ام
من از تو افتادم و مانند هلال ماه در شب اول ماه نحیف و ذوب شدم، هر چند در شب چهاردهم چهره تو را مانند ماه کامل ندیدم.
✦✦✦✦
آیه هشتم
و اگر نامیرا خوانده شوی و عهد شکن شوی
بنابراین، من و نائومی به مانامی نرسیدیم
اگر مرا به بهشت فراخوانند به شرطی که عهد دوستی را بشکنم، خداوند مرا نمی گذارد بخوابم و خوش بگذرانم.
✦✦✦✦
آیه نهم
امیدوارم به زودی شما را با موفقیت ببینم
تو خوش به فرمانی و من غلام
امیدوارم هر چه زودتر شما را بسیار خوشحال ببینم، شما خوشحالید که حکومت کنید و من خوشحالم که از شما اطاعت می کنم.
✦✦✦✦
آیه ده
جو سیلک از خوشاب، شعر «نغز تو حافظ» دور است.
گاهی مهربانی بر نظم نظامی ارجحیت دارد
ای حافظ، موهای لطیف و اصیل تو، چون گردنبندی از مرواریدهای شیرین و رنگارنگ، در لطافت از شعر نظامی پیشی می گیرد.
منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.