غزل شماره ۳۷۱ حافظ: ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

معنی و تفسیر غزل حافظ شماره 371

آیه اول

درس صبح را در میخانه تدریس می کردیم
ما محصول دعا را در مسیر زندگی قرار دادیم

درس و بحث صبح خود را در راه عرفان و نتیجه نماز صبح و نماز را فدای راه معشوق کردیم.

✦✦✦✦

بیت دوم

صد زاهد عاقل خرمن را آتش زدند
این گرما را بر دل دیوانه گذاشتیم

آتش غم و عشق را که بر دل دیوانه افکندیم، شعله اش را در خرمن پرهیزگار صد زاهد خردمند افکند و آتش زد.

✦✦✦✦

آیه سه

سلطان ازل جنگ به ما عشق داد
ما این خونه رو تا در خونه زدیم

از روزی که به سوی این خانه ویران جهان روی آوردیم، خالق جاودان گنج گرانبهای غم و عشق را به ما بخشیده است.

✦✦✦✦

آیه چهار

بعد از این عشق تو را در دلم نمی گذارم
مهر او را بر در این خانه گذاشته ایم

از این پس نمی گذارم عشق به زیبایی های دیگر وارد قلبم شود من در این خانه را با نقش لب های محبوبم بسته ام.

✦✦✦✦

آیه پنج

شما نمی توانید چیزی بیش از یک منافق در خرقه باشید
ما پایه را اینگونه ساختیم

علاوه بر این شما نمی توانید در لباس زهد از منافقان تقلید کنید.

✦✦✦✦

آیه شش

چون این کشتی گم شده، این پایان است
جان، ما یک دانه در سر آن گوهر ریختیم

این کشتی سرگردان عمر چگونه حرکت می کند و چه مسیری را طی می کند؟ اینکه ما در نهایت به خاطر مطالعه آن مروارید هدف جان خود را از دست دادیم.

✦✦✦✦

بیت هفتم

خدا را شکر که ژو ما بی قلب و مذهبی بود
ما او را عاقل و دانا خواندیم

الحمدلله معلوم شده است که هر که را عاقل و دانا دانستیم مانند ما دین و دلش را باخته است.

✦✦✦✦

آیه هشتم

به خیال تو راضی هستیم حافظ
پروردگارا، چه هرج و مرج و بیگانگی ایجاد کرده ایم