مطالب

غزل شماره ۳۶۵ حافظ: عمریست تا به راه غمت رو نهاده‌ایم

غزل شماره 365 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل الحافظ شماره ۳۶۵

ما شما را برای مدت طولانی غمگین کرده ایم
نفاق مردم را کنار گذاشته ایم
راهروی مدرسه را باز کرد و گفتند: «تدریس شد.»
مه را سر راه جام و بنده گذاشته ایم
دو تا نرگس جادویی هم بهش دادیم
دو عدد نیلوفر هندی در آن گذاشته ایم
از امیدی که گفتم یک عمر می گذرد
چشم را در گوشه های ابرو قرار داده ایم
مالک عافیت ما را به سپاه برد
ما تاج و تخت را در آغوش نه نفر قرار دادیم
چه چیزی تا سحر پخش می شود؟
ما اساس جادوی جادو را گذاشته ایم
بزالف سرکش، سر غمگینی از ملال است
او را مثل بنفشه به زانو درآوردیم
در گوشه امید چو ماه نظاره گر
به او اخم کردیم
گفتم: یاد دل آشفته تو کجاست؟
قیطان ها را در حلقه های آنها قرار می دهیم

غزل شماره 365 حافظغزل شماره 365 حافظ
غزل شماره 365 حافظ

معنی و تفسیر غزل شماره 365 حافظ

آیه اول

ما شما را برای مدت طولانی غمگین کرده ایم
نفاق مردم را کنار گذاشته ایم

مدتهاست که از روی عشق و اخلاص پیش پای تو به خاک مالیده ایم و ریا و ریا را در برابر مردم رها کرده ایم.

✦✦✦✦

بیت دوم

راهروی مدرسه را باز کرد و گفتند: «تدریس شد.»
روی مسیر جام و چرخ آب مهر زده ایم

بام مدرسه و راهرو و برهان علم فدای یک جام شراب و یک ساقی زیبا شدیم.

✦✦✦✦

آیه سه

دو تا نرگس جادویی هم بهش دادیم
دو عدد نیلوفر هندی در آن گذاشته ایم

جانمان را به این چشمان سیاه دادیم و دلمان را به این دو گیس سیاه.

✦✦✦✦

آیه چهار

از امیدی که گفتم یک عمر می گذرد
چشم را در گوشه های ابرو قرار داده ایم

خیلی وقت است و ما همچنان منتظریم حاج یار به ما لطفی کند.

✦✦✦✦

آیه پنج

مالک عافیت ما را به سپاه برد
ما تاج و تخت را در آغوش نه نفر قرار دادیم

ما نه کشور آسایش و امنیت را به زور تصرف کردیم و نه پادشاهی را به زور اسلحه تأسیس کردیم. یعنی هر چه داریم از آزادی و جوانمردی ما سرچشمه می گیرد نه از قدرت و ثروت.

✦✦✦✦

آیه شش

چه چیزی تا سحر پخش می شود؟
ما اساس جادوی جادو را گذاشته ایم

برای درک نقشی که چشم جادوگر محبوب بازی می کند، کار خود را بر اساس چشمان جادوگر قرار دادیم.

✦✦✦✦

بیت هفتم

بزالف سرکش، سر غمگینی از ملال است
او را مثل بنفشه به زانو درآوردیم

در اثر محروم ماندن از جذابیت و جذابیت موهای بلند و بلند او، سر خشمگین خود را چون بنفشه بر زانوی غم نهادیم.

✦✦✦✦

آیه هشتم

نبش امید چو ماه نظاره گر
به او اخم کردیم

در گوشه ی تنها امید، مثل آنهایی که به ماه نگاه می کنند، آرزوی دیدار با چین ابروی یار را دیدیم.

✦✦✦✦

آیه نهم

گفتم: یاد دل آشفته تو کجاست؟
قیطان ها را در حلقه های آنها قرار می دهیم

پرسیدم حافظ دل حیران و سرگردانت کجا رفت؟ ما آن را در محل شکست محبوب چین و چین رها کردیم.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا