غزل شماره ۳۳۶ حافظ: مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم
متن غزل شماره 336 حافظ
با خبرهای خوب از خواب بیدار خواهم شد
من پرنده ام و از دام دنیا برمی خیزم
تو را می ستایم که مرا نوکرت می خوانی
بیا از عوضی بلند شویم
پروردگارا از ابرها باران بفرست
قبل از اینکه از بین جمعیت بلند شویم
من با مای و یک خواننده روی خاکم می نشینم
برای رقصیدن برخیز
برخیز و برخیز ای بت حرکات شیرین
بیایید برای زندگی و دنیا بایستیم
با وجود سن بالا، در شب سختی مرا در آغوش گرفتند
جوان تا سحر کنار تو بیدار می شوم
روزی که می میرم، به من مهلت دهید تا مرا ملاقات کند
تا حافظ بر سر زندگی و دنیا برود
معنا و تفسیر غزل شماره 336 الحافظ
آیه اول
با خبرهای خوب از خواب بیدار خواهم شد
من پرنده ام و از دام دنیا برمی خیزم
وعده و تله های تو کی می آید تا من پرنده و فرشته پاک جهان بالا چشم بر زندگی ببندم و از دام این دنیا پرواز کنم؟
✦✦✦✦
بیت دوم
تو را می ستایم که مرا نوکرت می خوانی
بیا از عوضی بلند شویم
به دوستی و محبت تو قسم می خورم که اگر مرا غلام و بنده خود بدانی، دیگر به تسلط بر دنیا و آنچه در آن است، دست خواهم کشید.
✦✦✦✦
آیه سه
پروردگارا از ابرها باران بفرست
قبل از اینکه از بین جمعیت بلند شویم
خدای من، پیش از آن که جسم خاکی من مانند غبار از جهان برآید و محو شود، از ابر باران بفرست و مرا راهنمایی کن.
✦✦✦✦
آیه چهار
من با مای و یک خواننده روی خاکم می نشینم
آنجاست که لهاد رقص کنان برخیزم
لحظه ای با شراب و نوازندگان بر خاک قبر من بمان تا رقصنده ها عطر را بشنوند و بخواهند به تو تبدیل شوند و از گودال قبر برخیزند.
✦✦✦✦
آیه پنج
برخیز و برخیز ای بت حرکات شیرین
بیایید برای زندگی و دنیا بایستیم
ای زیبایی زیبا برخیز و بدنت را نشان بده تا در حال رقص و شادی از وجود و زندگی دست برداریم.
✦✦✦✦
آیه شش
با وجود سن بالا، در شب سختی مرا در آغوش گرفتند
جوان تا سحر کنار تو بیدار می شوم
با اینکه پیر و ضعیفم، شبها مرا با گرمی و لطافت در آغوشت بگیر تا صبح در کنارت بیدار شوم و جوانی را از سر بگیرم.
✦✦✦✦
بیت هفتم
روزی که می میرم، به من مهلت دهید تا مرا ملاقات کند
تا حافظ بر سر زندگی و دنیا برود
وقتی می میرم، لحظه ای خودت را آشکار کن و خودت را برای من آشکار کن تا با خیال راحت زندگی و دنیا را ترک کنیم.
منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.