مطالب

غزل شماره ۳۳۵ حافظ: در خرابات مغان گر گذر افتد بازم

غزل شماره 335 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل الحافظ شماره ۳۳۵

دوباره از خرابه های موگان جار می گذرد
حاصل عبا و فرش از در باز
امروز مهر توبه را خواهم نوشت
کندانسور فردا در را باز نمی کند
ور چو اجازه پرواز را می دهد
جز این است که سفر من ناشی از شمع نبود
من نمی خواهم در مورد آن صحبت کنم، این مانند غفلت است
با افکار شما اگر با دیگران برخورد کنم
شما می خواهید در سینه خود پنهان بمانید
اگر راز مرا فاش نکنی
مثل مرغ از قفس بیرون آمد و به هوا رفت
در هوایی که نمی گیرد، شهبازم
قلبم را مثل چنگ به پهلو نگیر
نفسی مانند نی از لبانم خواهم نواخت
از این ماجرای خونین به کسی نگو
ژان که جز تیغ غم تو چیزی نیست من هیچکس را نمی سازم
اگر هر موی بدن محافظت شود
من همه را در گذشته می اندازم

غزل شماره 335 حافظغزل شماره 335 حافظ
غزل شماره 335 حافظ

معنا و تفسیر غزل الحافظ شماره ۳۳۵

آیه اول

دوباره از خرابه های موگان جار می گذرد
حاصل عبا و فرش از در باز

اگر دوباره از خرابه های موگان عبور کنم، آنچه را که با لباس پوشیدن و سجده بر سیدالشهدا(ع) به دست آورده ام به راحتی و به سرعت از دست خواهم داد.

✦✦✦✦

بیت دوم

امروز مهر توبه را خواهم نوشت
کندانسور فردا در را باز نمی کند

اگر امروز مانند نمازگزار در توبه را بکوبم، فردا صاحب بار در را به روی من باز نمی کند.

✦✦✦✦

آیه سه

ور چو اجازه پرواز را می دهد
جز این است که سفر من ناشی از شمع نبود

و اگر مانند پروانه آرامش خیالی پیدا کنم، اما مانند شمع دور آن صورت پرواز کنم، آن را در هیچ جای دیگری پر نمی کنم.

✦✦✦✦

آیه چهار

من نمی خواهم در مورد آن صحبت کنم، این مانند غفلت است
با افکار شما اگر با دیگران برخورد کنم

من نمی خواهم با حوریان آسمانی باشم، زیرا اگر کسی دیگری را با فکر تو در سرم بخواهم کوته فکری است.

✦✦✦✦

آیه پنج

شما می خواهید در سینه خود پنهان بمانید
اگر راز مرا فاش نکنی

اگر این چشمان گریان گناهکار راز مرا فاش نمی کرد، راز عشق و آرزوی تو در سینه من پنهان می ماند.

✦✦✦✦

آیه شش

مثل مرغ از قفس بیرون آمد و به هوا رفت
در هوایی که نمی گیرد، شهبازم

مثل پرنده ای از قفس آرزوهای دنیوی به آسمان پرواز کردم به امید اینکه عقاب طلایی مرا بدرقه کند.

✦✦✦✦

بیت هفتم

قلبم را مثل چنگ به پهلو نگیر
نفس از دهانم را مانند نی خواهم نواخت

اگر مرا مانند چنگ بر آلات موسیقی حمل نمی کنی، با لبانت مرا مانند نی بنوازم و مرا ببوس.

✦✦✦✦

آیه هشتم

از این ماجرای خونین به کسی نگو
ژان که جز تیغ غم تو چیزی نیست من هیچکس را نمی سازم

داستان دل خونین خود را با کسی در میان نمی گذارم، زیرا جز شمشیر عشق تو هیچکس مرا نمی شناسد و همدم من است.

✦✦✦✦

آیه نهم

اگر هر موی بدن محافظت شود
من همه را در گذشته می اندازم

اگر به اندازه موهایش سر داشت، همه آن سرها مثل موهای بلندت که به پشت پاهایت می رسد، به پای تو پرتاب می شد.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا