غزل شماره ۲۹۰ حافظ: دلم رمیده شد و غافلم من درویش
متن غزل شماره 290 حافظ
قلبم شکسته و از آن غافل هستم
آن شکارچی گمشده چه شد؟
من در ایمانم می لرزم
دل در دست کافر است، کمان ابرو
حوصله ام سر رفته بچه ها
در رأس این شیب غیرممکن چیست؟
من بهش میگم مژه استادانه
برای نوشیدن آب روی سر لقمه تکان می دهد
هزار خون از آستین دکتر چکید
گرم برای تجربه گذاشتن دست به قلب ریش
گریه می کنم و چالش می کنم
چون از نتیجه ام خجالت می کشم
نه عمر خضر و نه ملک اسکندر
سر دنیا دعوا نکنید
دست هر گدای به حافظ نرسد
گنجینه ای از گنجینه های بزرگ
معنا و تفسیر غزل شماره ۲۹۰ الحافظ
آیه اول
قلبم شکسته و از آن غافل هستم
آن شکارچی گمشده چه شد؟
دلم ترسید و فرار کرد و بیچاره من نمی دانم چه بر سر این تعقیب کننده آمده است.
✦✦✦✦
بیت دوم
من در ایمانم می لرزم
دل در دست کافر است، کمان ابرو
از ترس از دست دادن ایمان، چون بید می لرزم، زیرا دلم به دست یاور منکر و کافر افتاده است.
✦✦✦✦
آیه سه
حوصله ام سر رفته بچه ها
در رأس این شیب غیرممکن چیست؟
دلم، این اندیشه عقیم و بی اندازه، به وسعت دریا می اندیشد. متأسفانه چه افکاری در سرش می چرخید.
✦✦✦✦
آیه چهار
من بهش میگم مژه استادانه
برای نوشیدن آب روی سر لقمه تکان می دهد
درود بر آن مژه های جسور و شفابخشی که آب حیاتشان بر هر زخمی که ایجاد کرده اند جاری می شود.
✦✦✦✦
آیه پنج
هزار خون از آستین دکتر چکید
گرم برای تجربه گذاشتن دست به قلب ریش
اگر پزشکان برای معاینه قلب مجروح من دستشان را می گذاشتند، خون زیادی از آستینشان جاری می شد.
✦✦✦✦
آیه شش
گریه می کنم و چالش می کنم
چون از نتیجه ام خجالت می کشم
من گریه می کنم و ناله می کنم و به منطقه میخانه می روم، زیرا از اینکه قبل از پر موگان مثمر ثمر نیستم شرمنده و شرمنده می شوم.
✦✦✦✦
بیت هفتم
نه عمر خضر و نه ملک اسکندر
سر دنیا دعوا نکن
ای درویش بیچاره، بر سر این دنیای رذیله دعوا مکن که نه جان خضر جاویدان بود و نه سلطنت اسکندر ماندگار.
✦✦✦✦
آیه هشتم
دست هر گدای به حافظ نرسد
گنجی که ارزشش بیشتر از گنج قارون بیش است
ای حافظ، دست هر فقیری به وسط و کمر آن دوست نمی رسد و از این جهت باید تربیت نقادی بالاتر از گنج قارون باشد.
منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.