غزل شماره ۲۱۱ حافظ: دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
معنا و تفسیر غزل شماره ۲۱۱ الحافظ
آیه اول
داشت دوش می گرفت و صورتش قرمز شده بود
دل غمگین تا کی سوخت؟
یار دیشب با صورت و آرایش گلگون خوابیده بود. نمی دانم کجا باید دل پریشان و غمگین را آتش زد.
✦✦✦✦
بیت دوم
عادت عاشق شدن و هرج و مرج شهر
لباسی بود که به شکل او دوخته شده بود
آداب و رسوم کشتن عاشقان و شورش در شهر مانند لباسی بود که برای او ساخته شده بود و مناسب قد او بود.
✦✦✦✦
آیه سه
هواداران سیبنده از سرنوشت خود خبر داشتند
با این کار صورتش آتش گرفت
یحیی عاشقانی را چون دانه های اسفنجی می خواست تا درد چشم ها را برانند و چهره آتشین او را ارباب کنند و بدین منظور آتش صورتش را برافروخت.
✦✦✦✦
آیه چهار
با اینکه می گفت می کشمش
که به من علاقه پنهانی داشت
با اینکه به من می گفت تو را با ذلت و گریه می کشم، اما از چشمانش می خواندم که از من ناراحت است، اما مهربان و بردبار بود.
✦✦✦✦
آیه پنج
کفر سبب دین است و آن سنگینی دل است
پشت سر او مشعل فروزان صورت بود
زلف کافر راهزن راه دین و ایمان بود و آن سنگدل به دنبال او بود و در راهش چراغی از چهره اش روشن شد. یعنی چهره گلرنگ محبوب به زلوشها کمک کرد تا دین و عقیده آنها را از مردم بدزدند.
✦✦✦✦
آیه شش
دل خون زیادی به زمین آورد اما دیده نشد
خدا همان چیزی است که از دست رفت و آنچه حفظ شد
دلها خون زیادی ریخت، اما چشمانشان پر از اشک خونین شد. من تعجب می کنم که چه کسی سعی در جمع آوری کرد و چه کسی هدر داد!
✦✦✦✦
بیت هفتم
و فروشنده در دنیا سود چندانی نداشت
که یوسف آن را به طلای ناصره فروخت
دوستت را به خاطر مال دنیا از دست نده، زیرا او از فروش یوسف به پول سیاه سود چندانی نبرده است.
✦✦✦✦
آیه هشتم
گفت و گفت: خوب است برو پیش برادرت باسوزن حافظ.
پروردگارا، این قلب را می دانی
گفت: چه خوب گفت: حافظ برو خرقه نفاق را در آتش بینداز. خدای من کی این بیماری های قلبی رو یاد داده؟ قلب در اینجا دو معنا دارد. یکی از آنها به معنای جعلی است، یعنی می دانست عبای من جعلی است. معنای دوم دل، خود قلب است، یعنی از راز قلب من آگاه بود.
منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.