غزل شماره ۲۰۸ حافظ: خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
غزل شماره 208 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی
متن غزل شماره 208 حافظ
پس المطب پرسيد ولي قوي نبود
اگر دیوانه وار می دویدی، این شرط مرگت نبود
ما تو را تنبیه نکردیم و خودت را دوست نداشتی
مگر اینکه در دین پروردگار راه باشد
نگاهش پر از اشک عشق بود
تاریکی آن دلی که در آن شمع عشق نبود
حکومت جوجه همایون و سایه اش را می خواهد
ژان که حاکم حکومت کلاغ و عقاب نبود
اگر کمک می خواهید، پر موگان را سرزنش نکنید
شیخ ما گفت در خانقاه همت نبود
چون طهارت نبود، کعبه و بت پرستی یکی بود
هیچ خوبی در آن خانه نبود که کامل نباشد
اهل علم و ادب بود و در شورای شاه بود
کسی که ادب ندارد، لیاقت حرف زدن را ندارد
معنا و تفسیر غزل شماره 208 الحافظ
آیه اول
پس المطب پرسيد ولي قوي نبود
اگر دیوانه وار می دویدی، این شرط مرگت نبود
تحمل خشونت و ظلم نسبت به درخواست کنندگان و نداشتن قدرت ادامه راه، شرط جوانمردی نیست.
✦✦✦✦
بیت دوم
ما تو را تنبیه نکردیم و خودت را دوست نداشتی
مگر اینکه در دین پروردگار راه باشد
ما از شما ظلمی ندیدیم و شما نیز دوست ندارید آنچه را که رسم و رسم صالحان و صوفیان نیست، با ما تحمل کنید.
✦✦✦✦
آیه سه
نگاهش پر از اشک عشق بود
تاریکی آن دلی که در آن شمع عشق نبود
چشم کوری که در اشک عشق غرق نشد؛ باد سیاه آن دلی که شمع عشق در آن روشن نشده است.
✦✦✦✦
آیه چهار
حکومت جوجه همایون و سایه اش را می خواهد
ژان که حاکم حکومت کلاغ و عقاب نبود
توفیق و سعادت را از مردم جناب عالی و سایه آن حضرت بخواهید که دولت نه کلاغی دارد و نه عقابی با بال شاهانه. هما پرنده ای افسانه ای است که سایه اش بر سر هر که به ایالت برسد می افتد. کلاغ و زاغ دو پرنده از خانواده کلاغ ها هستند و حافظ به صورت استعاری می گوید بی ارزش ها نیکی نمی کنند و نباید به آنها نزدیک شد.
✦✦✦✦
آیه پنج
اگر کمک می خواهید، پر موگان را سرزنش نکنید
شیخ ما گفت در خانقاه همت نبود
اگر از پیر موگان و اهل مقده طلب رحمت و کمک کردم، مرا خرده نگیرید، زیرا رئیس جمهور ما گفت: در اهل خانقاه عنایت و کوشش نخواهید یافت.
✦✦✦✦
آیه شش
چون طهارت نبود، کعبه و بت پرستی یکی بود
هیچ خوبی در آن خانه نبود که کامل نباشد
وقتی صفا و صفای دل نباشد، مقام و منزلت کعبه و مقام فرقی نمی کند و یکی است. در خانه ای که پاکی و تقوا نباشد خیر و برکتی نیست.
✦✦✦✦
بیت هفتم
اهل علم و ادب بود و در شورای شاه بود
کسی که ادب ندارد، لیاقت حرف زدن را ندارد
ای حافظ برای کسب علم و اخلاق نیکو کوشش کن که گستاخان در مجالس بزرگان و بزرگان جایگاه و راهی ندارند و سزاوار همنشینی با آنان نیستند.
منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.