مطالب

غزل شماره ۲۰۴ حافظ: یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود

معنا و تفسیر غزل شماره 204 الحافظ

این غزل یکی از زیباترین غزلیات خواجه حافظ شیرازی به شمار می رود که تمام ابیات آن با «ید بد آن که» شروع می شود و شاعر وقایع زیبای گذشته را به یاد معشوق می اندازد.

آیه اول

به یاد داشته باشید که شما نظر محرمانه ای با ما داشتید
شخصیت شما در چهره ما مشخص بود

یادش بخیر که پنهانی از ما مراقبت می کردی و نشان عشقت به وضوح بر چهره ما نقش می بست.

✦✦✦✦

بیت دوم

یادت باشه تو منو سرزنش میکردی
معجزه مسیحیت بر لبان شاکراخا بود

به یاد آن روزگاری که نگاه خشن و سرزنش آمیز چشمانت مرا از پا درآورد. (بلافاصله) لبهای شیرین تو به من روحی تازه می بخشد مانند معجزه عیسی که مردگان را زنده کرد. این بدان معنی است که شما همزمان یک نوشیدنی و یک گاز می خورید.

✦✦✦✦

آیه سه

و به یاد بیاور که چه کسی در مجلس انس شد
جز من و یار کسی نبود و خدا با ما بود

یادش بخیر آن وقت صبح که شراب می نوشید، جز من و معشوقم در حلقه محبت و دیدار صمیمی نبود و لطف خدا همراه ما بود.

✦✦✦✦

آیه چهار

به یاد باد که شمع رستاخیز را روشن کرد
وین برن یک پروانه بی وجدان بود

یادش بخیر آن روزگاری که صورتت در جمع ما شمع شادی را روشن می کرد و این دل دردناک مثل پروانه ای بود که بدون ترس و وحشت دور شمع صورتت می چرخید.

✦✦✦✦

آیه پنج

به یاد بیاورید که اخلاق و ادب در او آمیخته است
صهبا بود که مست می خندید

یادش بخیر آن زمان که در آن مهمانی فضایل اخلاقی و ادبی و علمی بود (همه با ادب نشسته بودند) تنها کسی که از ادب خارج بود و مست می خندید، شراب ناب بود. خنده در جمع مست به معنای قهقهه بلند است که شراب از جامی به جام دیگر می رفت و صدای فرو ریختن آن به گوش می رسید.

✦✦✦✦

آیه شش

یادت باشه به لیوان یاقوتی خندیدی
بین تو و لال داستان هایی بود

یادش بخیر آن زمان شراب یاقوتی رنگ در جام ریخته شد و بین من و لعل لپ، گفتار و کردار شد. در اینجا، محافظ شراب، انگور را با یاقوت قرمز مقایسه کرد.

✦✦✦✦

بیت هفتم

یادت باشه اونایی رو که پشتم پوشیدی
در زین او پیام آور دنیای جدید بود

یادش بخیر در زمانی که معشوقم برای سفر آماده می شد، هلال ماه نو با اسب سواران و همراهش مانند یک پیام آور دور دنیا را می چرخید. یعنی ماه نو در خدمت او بوده است. اخلاق بیت دوم این است که هلال ماه نو شبیه نعل اسب است.

✦✦✦✦

آیه هشتم

یادش بخیر، من تصادفی و مست بودم
آنچه امروز از مسجد من کم است آنجا بود

یادش بخیر که مست و بی اختیار بودم و چیزهایی داشتم که امروز در مسجد دلم برایشان تنگ شده است. برخی از مفسران آنچه را که امروز در مسجد وجود ندارد، وجود قلب می دانند و برخی دیگر، همراهی با دلهای پاک و منزه از ریا را ولی مفقودالاثر می دانند.

✦✦✦✦

آیه نهم

به یاد داشته باشید که درست بود که اصلاح شود
چیدمان هر جواهری که حافظ نگه داشته است

به یاد بیاورید که با تصحیح شما، مضامین اصیل و ناپخته در اشعار حافظ شکل درست و منظمی به خود گرفت. هر چند منظور بیت مبالغه است و هیچ کس در شعر به حد حافظ نرسیده و از تصحیح اشعار او عاجز مانده است، اما دلالت بر این دارد که خود شاه شجاع یا به قول برخی شاه ابواسحاق اینجو از سرودن شعر بهره برده و آشنا بوده است. با تکنیک های سیستم

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا