مطالب

غزل شماره ۱۷۳ حافظ: در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

غزل شماره 173 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل الحافظ شماره 173

در دعاهایم یاد چین و چروک ابروی تو افتادم
موقعیتی پیش آمد که محراب فریاد زد
اکنون به صبر، قلب و هوش نیاز دارم
تمام صبری که دیده بودم از بین رفت
باد آرام گرفت و جوجه ها مست شدند
فصل عشق و کار به تأسیس رسیده است
من می توانم بوی بهبود در وضعیت جهانی را حس کنم
گل و باد خوشبختی آورد
ای عروس هنر از شانس من گله کن
وقتی داماد آمد حاجلا حسن را آورد
همه جادوگران سبزیجات زیور آلات می پوشیدند
عزیز ما که به لطف خدا آمد
زیر آن درختان باران تعلق دارند
ای سرو شاد که از سنگینی غم بیرون آمدی
خواندن شعر حافظ غزالی
اینکه بگویم عهد نبوی را ذکر کردم

غزل شماره 173 حافظغزل شماره 173 حافظ
غزل شماره 173 حافظ

معنی و تفسیر غزل حافظ شماره 173

آیه اول

در دعاهایم یاد چین و چروک ابروی تو افتادم
موقعیتی پیش آمد که محراب فریاد زد

در حال نماز یاد انحنای ابرو افتادی و در حالتی بودی که محراب نماز ندا می داد. این چه دعایی است؟

✦✦✦✦

بیت دوم

اکنون به صبر، قلب و هوش نیاز دارم
تمام صبری که دیده بودم از بین رفت

دیگر انتظار نداشته باشید که صبر و هوشیاری را از من ببینید. زیرا تحملی که قبلاً در من می دیدی از بین رفته است.

✦✦✦✦

آیه سه

باد آرام گرفت و جوجه ها مست شدند
فصل عشق و کار به تأسیس رسیده است

شراب صاف بود و پرندگان در چمنزار مست بودند. فصل عشق و زمینه سازی فرا رسیده است. باد پاک شده است، یعنی شراب در ظرف رسیده و بالغ شده است.

✦✦✦✦

آیه چهار

من می توانم بوی بهبود در وضعیت جهانی را حس کنم
گل و باد خوشبختی آورد

شرایط دنیا بهتر شده است و من بوی بهبود شرایط دنیا را حس می کنم، زیرا می بینم که گل با خودش شادی می آورد و یک باد صبحگاهی شاد.

✦✦✦✦

آیه پنج

ای عروس هنر از شانس من گله کن
وقتی داماد آمد حاجلا حسن را آورد

ای عروس هنر از بدشانسی گلایه نکن. چادر زیبایی را که داماد آورده اید تزیین کنید. حافظ در این خط، هنری را که تا به حال هیچ کس به آن توجه نکرده بود، با عروسی مقایسه می کند که بخت او را غمگین کرده و حالا برادر شوهرش، خریدار آثار هنری، از راه رسیده است.

✦✦✦✦

آیه شش

همه جادوگران سبزیجات زیور آلات می پوشیدند
عزیز ما که به لطف خدا آمد

گیاهان و درختان با زیور آلات زیبایی مسحورکننده تزئین شده بودند. این بدان معناست که زیبایی آنها مال خودشان نیست و عاریتی است. فقط عزیزان ما هستند که زیبایی و زیبایی اصیلی را که خداوند به آنها داده است به رخ می کشند.

✦✦✦✦

بیت هفتم

زیر باران درختانی که تعلق دارند
ای سرو شاد که از سنگینی غم بیرون آمدی

درختان به دلیل وابستگی به میوه هایشان بار سنگینی از وابستگی و وابستگی را به دوش می کشند. خوشا به حال سرو بی ثمر که بر آن غم و دلبستگی نیست.

✦✦✦✦

آیه هشتم

خواندن شعر حافظ غزالی
اینکه بگویم عهد نبوی را ذکر کردم

ای شاعر غزلی بدیع و دلنشین از اشعار حافظ بخوان تا آن را بچشم و باز بگویم که به یاد روزهای خوشی هستم.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا