مطالب

غزل شماره ۱۱۳ حافظ: بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد

غزل شماره 113 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل الحافظ شماره ۱۱۳

بنفشی گل باران کرد و خداحافظی کرد
که تاب من فلان دنیا را داد
دل من گنجینه ای از راز بود و دستم طعنه آمیز بود
در را بست و کلید را به دلستانی داد
من به عنوان یک دکتر شکسته پیش شما می آیم
آدرسی به مومیایی داد
باشد که تنش درست باشد و دلش را شاد کند و ذهنش را شاد کند
کسی که دستش را فشرد و به او کمک کرد
برو خودت را درمان کن مشاور
شراب و عسل شیرین زیان می رساند
او به من گفت که فقیر است و رقیبی دارد
حافظ بیچاره چه زندگی به من داد؟

غزل شماره 113 حافظغزل شماره 113 حافظ
غزال شماره 113 حافظ

معنی و تفسیر غزل الحافظ شماره ۱۱۳

آیه اول

بنفشی گل باران کرد و خداحافظی کرد
که تاب من فلان دنیا را داد

دیشب بنفشه داشت با گل سرخ صحبت می کرد و علامت درستی می داد که زیلو فلانی یار حافظ مرا در دنیا داغ کرده است.

✦✦✦✦

بیت دوم

دل من گنجینه ای از راز بود و دستم طعنه آمیز بود
در را بست و کلید را به دلستانی داد

قلبم گنجی بود با رازهای فراوان اما دستان سرنوشت آن را بست و کلید عشق قلبم را به آن داد.

✦✦✦✦

آیه سه

من به عنوان یک دکتر شکسته پیش شما می آیم
آدرسی به مومیایی داد

شکسته و خمیده به آستانت آمدم، زیرا دکتر درمان شکستگی مرا در شفقت تو یافت.

✦✦✦✦

آیه چهار

باشد که تنش درست باشد و دلش را شاد کند و ذهنش را شاد کند
کسی که دستش را فشرد و به او کمک کرد

هر که از دست عدل و بخشش یاری شود که معلول است، تنی سالم و دلی شاد و روانی آرام داشته باشد.

✦✦✦✦

آیه پنج

برو خودت را درمان کن مشاور
شراب شیرین و شهید به او آسیب رساند

ای مشاور برو خودت را معالجه کن که شراب و جمال کلاهبردار می شود.

✦✦✦✦

آیه شش

به من گفت: من فقیر و به رقیبم.
حافظ بیچاره چه زندگی به من داد؟

محبوب با درماندگی از جلوی من رد شد و به سرایدارش گفت: حیف حافظ بیچاره، بدجور مرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا