مطالب

غزل شماره ۱۱۰ حافظ: پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

غزل شماره 110 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل الحافظ شماره ۱۱۰

عشق جوانی روی سرم افتاد
رازی که در دلم پنهان شده بود برملا شد
از کامنت مرغ دلم شکست
مراقب فردی باشید که در دام افتاده است
درد از آن آهوی سیاه با چشمان سیاه
و برای سود بزرگ خونم در جگرم افتاد
از سرت گذشت
هر سودی به دست نسیم سحر افتاد
مژه هایت به تیغ جهانگیر می رسد
کشتن دل زنده ای که بر دیگری می افتد کافی است
ما در این اواخر به اندازه کافی تحریم ها را دیده ایم
هرکی صدمه دید بیرون
اگر بمیرد حجرالاسود برگردانده نمی شود
نیت اصلی شما چه شد؟
حافظ که رئیس زلف باطن بود
به اندازه کافی با طرف حریف، پول نقد اکنون بالاست

غزال شماره 110 حافظغزال شماره 110 حافظ
غزال شماره 110 حافظ

معنا و تفسیر غزل شماره ۱۱۰ الحافظ

آیه اول

عشق جوانی روی سرم افتاد
رازی که در دلم پنهان شده بود برملا شد

وقتی بزرگ شدم عشق دوران جوانی بر من افتاد و راز عشقی که در دل پنهان کرده بودم آشکار شد. عشق معمولاً از ویژگی های جوانی است و حافظ با دانستن این موضوع عشق خود را غریبه می داند و بدتر از آن این است که راز عشق او بر همگان آشکار شده است.

✦✦✦✦

بیت دوم

از کامنت مرغ تعجب کردم
مراقب فردی باشید که در دام افتاده است

پرنده دلم با نگاه کردن راه بهشت ​​را در پیش گرفت ای چشمانم با دقت تمرکز کن ببینم دل کی در دام آن افتاده است. یعنی من به چهره زیبای دوستم نگاه کردم و دلم را از دست دادم و او اکنون در دام دوست است.

✦✦✦✦

آیه سه

درد از آن آهوی سیاه با چشمان سیاه
و برای سود بزرگ خونم در جگرم افتاد

متاسفم و متاسفم که از عشق مشک چشم سیاه خوشبو، اینهمه خون دل بر جگرم جاری شده است. عشق آن معشوق برای من عزیز است. ناف کیسه ای است در زیر شکم آهو که حاوی مشک، ماده سیاه معطر است.

✦✦✦✦

آیه چهار

از سرت گذشت
هر سودی به دست نسیم سحر افتاد

هر عطر خوشبویی که به دست نسیم صبح می رسید و هر باد خوشبویی که می وزید از غبار معطر سرت بود.

✦✦✦✦

آیه پنج

مژه هایت به تیغ جهانگیر می رسد
کشتن دل زنده ای که بر دیگری می افتد کافی است

هنگامی که مژگان تو شمشیر جهانی خود را بیرون کشیدند، بسیاری از جانداران کشته شدند و مردگان روی یکدیگر افتادند. ایجاد انبوه مردگان و گذاشتن مردگان بر روی هم نشان از فراوانی آنهاست، یعنی نوک مژه های شما عاشقان و عاشقان زیادی دارد.

✦✦✦✦

آیه شش

ما در این اواخر به اندازه کافی تحریم ها را دیده ایم
هرکی صدمه دید بیرون

ما در طول زندگی خود چیزهای زیادی آموخته ایم و می دانیم که در این خانه مجازات، همه کسانی که با کسانی که رنج می برند می جنگند و می جنگند، نابود می شوند. تأخیر در مجازات از ویژگی های این دنیاست، یعنی هرکس بدی کند عواقب آن را خواهد دید. دارک وود اشاره ای به مردم فقیر اما با فضیلت است که شراب ارزان می نوشند زیرا پول زیادی ندارند.

✦✦✦✦

بیت هفتم

اگر بمیرد حجرالاسود برگردانده نمی شود
نیت اصلی شما چه شد؟

حجر الاسود حتی اگر جان خود را فدا می کرد، یعنی تمام تلاش خود را می کرد، گوهر نمی شد، زیرا اگر انسان ذاتاً بد بود، با فطرت واقعی خود کاری از پیش نمی برد. این بیت را به طعنه می گوید اگر فردی بد اخلاق خودش را بکشد، احترامی به او نمی رسد.

✦✦✦✦

آیه هشتم

حافظ که رئیس زلف باطن بود
به اندازه کافی با طرف حریف، پول نقد اکنون بالاست

حافظ که موهای زیبارویان را در دستانش گرفته بود، عاشقی برازنده بود که حالا بر زمین افتاده بود. یعنی امروز به من نگاه نکن که من در جوانی همنشین زنان زیبا بودم

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا