غزل شماره ۱۰۳ حافظ: روز وصل دوستداران یاد باد
متن غزل حافظ شماره 103
روز پیوند عاشقان را به خاطر بسپار
آن روزها را به خاطر بسپار
گلویم از تلخی غم مانند زهر شد
به یاد داشته باشید که به شاد خواران زنگ بزنید
اگرچه دوستان از حافظه من خالی هستند
هزاران بار آنها را به خاطر بسپار
حالم به هم خورد از این مشکل
و تلاش های حق طلبان را به خاطر بسپار
اگر چه صد رودخانه در چشمانم است
زنده باد باغ کاران
راز حافظ پس از آن فاش نشد
ببخشید، منشی ها را به خاطر بسپارید
معنی و تفسیر غزل شماره 103 حافظ
آیه اول
روز پیوند عاشقان را به خاطر بسپار
آن روزها را به خاطر بسپار
خاطره آن روز خوب و مهربان است، دیدار عاشقان و عاشقان بود و باید آن روزها را با هم به یاد بیاوریم.
✦✦✦✦
بیت دوم
گلویم از تلخی غم مانند زهر شد
به یاد داشته باشید که به شاد خواران زنگ بزنید
به یاد آوردن دوری و جدایی دوستانم سخت است، آنقدر که مزه ی دهانم تلخ و غم انگیز است، چون در حال نوشیدن صدایشان را به یاد می آورم. فقط خاطره صدای نوشنوش غمگینم میکنه.
✦✦✦✦
آیه سه
اگرچه دوستان از حافظه من خالی هستند
هزاران بار آنها را به خاطر بسپار
اگر چه دوستان و همکارانم مرا رها کرده اند و مرا به یاد نمی آورند، اما هزاران بار آنها را به یاد می آورم.
✦✦✦✦
آیه چهار
حالم به هم خورد از این مشکل
و تلاش های حق طلبان را به خاطر بسپار
من درد دوری و فراموشی دوستان را کشیده ام، اما تلاش کسانی که واقعاً به دوستی احترام می گذارند نباید فراموش شود. یعنی جای کسانی که حق دوستی را ادا کردند و مرا شاد کردند خالی است.
✦✦✦✦
آیه پنج
اگر چه صد رودخانه در چشمانم است
زنده باد باغ کاران
هر چند صدها رودخانه اشک مدام از چشمانم جاری می شود، اما زاینده رود و باغداران اصفهان را فراموش نمی کنم.
✦✦✦✦
آیه شش
راز حافظ پس از آن فاش نشد
ببخشید، منشی ها را به خاطر بسپارید
متأسفانه حافظ راز خود را بعد از آن ناگفته گذاشت. حافظ افسوس می خورد که معتمدان سابقش دیگر با او نیستند.
منبع: شرح دکتر خلیل الخطیب رهبر، انتشارات صفی علی شاه.