غزل شماره ۳۷۹ حافظ: سرم خوش است و به بانگ بلند میگویم
غزل شماره 379 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی
متن غزل الحافظ شماره ۳۷۹
خوشحالم و با صدای بلند می گویم
که نفس زندگی را از جام بخواهم
زاهد عبوس بر چهره حجاب ننشیند
ما شاگردان مانتو مهربان و تسکین دهنده درد هستیم
من تبدیل به یک اسطوره گیج و یک دوست شدم
همانطور که گفتم پیراهن چوگانش را درآورد
در را برای من باز کن نه برای پیرمرد
کدام در را بکوبم و راه حل را کجا جستجو کنم؟
یک ماشین را در این چمن سرزنش نکنید
همانطور که مرا آوردند می رویم
صومعه و خرابه های وسط را می توانید ببینید
خداوند شهادت می دهد که من با او هستم هر کجا که باشد
گرد و غبار مسافر بهروز کیمیا
بنده دولت آن خاک کهربا هستم
شور نرگس بالاست
چو لاله با فنجان به لبم افتاد
او این کار را طبق فتوای حافظ از دل پاک انجام می دهد
ما گرد و غبار شیشه را برای زیبایی جام می فروشیم
معنی و تفسیر غزل حافظ شماره 379
آیه اول
خوشحالم و با صدای بلند می گویم
که نفس زندگی را از جام بخواهم
مست و خوشحالم و با صدای بلند می گویم که گنج حیات جاوید را می جویم و از لب جام شراب می گیرم.
✦✦✦✦
بیت دوم
زاهد عبوس بر چهره حجاب ننشیند
ما شاگرد خوش نیت مانتوی ضد درد هستیم
زهد حاصل از زهد که در صورت زاهد ظاهر می شود، در صورت زاهد ظاهر نمی شود، پس من طرفدار مقوله مستان باز و درد خور هستم.
✦✦✦✦
آیه سه
من تبدیل به یک اسطوره گیج و یک دوست شدم
همانطور که گفتم پیراهن چوگانش را درآورد
من با سفر به دور دنیا مشهور شدم، زیرا ابروی دوست داشتنی مانند توپ روی گردن چوگان او توجهم را به خود جلب کرد.
✦✦✦✦
آیه چهار
در را برای من باز کن نه برای پیرمرد
کدام در را بکوبم و راه حل را کجا جستجو کنم؟
اگر رهبر زرتشتیان در را به روی من باز نکند، به کدام در دیگر بکوبم و برای یافتن راه چاره کجا بروم؟
✦✦✦✦
آیه پنج
یک ماشین را در این چمن سرزنش نکنید
همانطور که مرا آوردند می رویم
من را سرزنش نکنید زیرا من مانند گل ماشین در چمن های جهان رشد می کنم، اما همانطور که معلمانم مرا بزرگ کنند رشد خواهم کرد.
✦✦✦✦
آیه شش
صومعه و خرابه های وسط را می توانید ببینید
خداوند شهادت می دهد که من با او هستم هر کجا که باشد
پس نگران نباشید که من صوفیان و تیخ مغولی را می پرستم، زیرا خدا هر کجا که باشم گواه است که با او هستم.
✦✦✦✦
بیت هفتم
گرد و غبار مسافر بهروز کیمیا
بنده دولت آن خاک کهربا هستم
خاک و خاک راه رفتار است و طلب علم اکسیر تندرستی و خوشبختی. من خادم خاک آستانه هستم که بوی عنبر می دهد.
✦✦✦✦
آیه هشتم
شور نرگس بالاست
چو لاله با فنجان به لبم افتاد
از شادی محض دیدار با چشمان زیبای نقاش خوش تیپ، مانند لاله ای در کنار جوی افتاد و لیوان باد در دست داشت.
✦✦✦✦
آیه نهم
او به فتوای حافظ از دلی پاک می آید
ما گرد و غبار شیشه را برای زیبایی جام می فروشیم
با آوردن مشروب به حکم شرعی حافظ با آب روان، غبار نفاق و نفاق را از دل پاک خود بشوییم.
منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.