غزل شماره ۳۵۴ حافظ: به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

آیه اول

مژه هایم با هزاران سوراخ در دینم سیاه شده است
بگذار هزار درد را از چشمان بیمارت پاک کنم

با تیر مژه های سیاهت و تعدادشان هزاران شکاف در دیوار محکم ایمانم ایجاد کردی. بیا قدردان این کار باش و چشم های بیمارت را ببند.

✦✦✦✦

بیت دوم

ای رفیق دل، دوستت را فراموش کردی
ممکنه هیچوقت فراموشت نکنم؟

اینجا ای دوست عزیزم که دوستانت را فراموش کردی، خدا نکند روزی که فراموشت کنم و لحظه ای دلتنگت باشم.

✦✦✦✦

آیه سه

دنیا کهنه شده و این فریاد فرهادکیش هیچ مبنایی ندارد
که مرا افسون کرد و با زندگی شیرینم فریبم داد

دنیا قدیمی و بی اساس است. فریاد مرا بشنو از دست این قاتل فرهاد که با نیرنگش جان شیرینش را از دست داد.

✦✦✦✦

آیه چهار

مثل گل از گرمای آتش غرق عرق بودم
برایم بیاور، باد شبم، نسیم عرق کرده ام

از گرمای فراق از آتش عرق می ریزم، چون گلی در گلستان، ای باد صبح، نسیمی از آن کلاه محبوب به سویم می آید. کلاه معشوق چون شبیه موهای عاشق است بوی راحتی می دهد.

✦✦✦✦

آیه پنج

دنیا زودگذر و بقیه فدای شاهد و بنده
من عشق انگلی سلطان علم را می بینم

دنیا و آخرت فدای سر زیبای عاشق و بنده شراب که ملکوت دنیا را جیره و جیره عشق می دانم.

✦✦✦✦

آیه شش

اگر شخص دیگری را انتخاب کند، دوست حاکم اوست
بر من حرام است که زندگی را به جای دوست انتخاب کنم

اگر دوستی به جای من، دیگری را برای دوستی انتخاب کند، اختیار دارد، اما اگر من زندگی خود را به جای معشوق انتخاب کنم، زندگی من حرام است.

✦✦✦✦

بیت هفتم

صبح بخیر ای بلبل تو کجایی؟
که در خواب من سروصدا می کند

هزار دست آواز خواندند صبح بخیر کجایی ساقی؟ برخیز و به من شراب بده وقایع خواب دیشب در سرم گذشت.

✦✦✦✦

آیه هشتم

در شب مرگش از تخت رومی در کاخ هور العین
اگر قرار بود بمیرم، شمع بودم

در شب مرگم اگر وقتی بمیرم مثل شمع بر بالینم بدرخشی مستقیم از بستر مرگ به قصر زیبای بهشتی حوریان خواهم رفت.

✦✦✦✦

آیه نهم

حدیث آرزویی که در این نامه ثبت شده است
باید درست باشد که حافظ مرا نصیحت کرد