مطالب

غزل شماره ۳۴۱ حافظ: گر من از سرزنش مدعیان اندیشم

غزل شماره 341 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل الحافظ شماره ۳۴۱

اگر به سرزنش مدعیان فکر می کنید
نذار مست و رندی باشم
زهد راننده تازه تحصیل کرده وسیله است
من در دنیا بدنامم، حکمت من چیست؟
شاه شورید ساران خان من پسمان
زان که در حکمت بزرگترین است
بر پیشانی ام حک می کنم، قلبم خالی از خون است
تا بدانند تو کافر هستی
باور نکن و از خدا بگذر
پس نمی دانی من در این خرقه چقدر کمیاب هستم
ای باد به شعر خونین من کمک کن
من از مژه سیاه نمیمیرم
اگر باد بخورم با کسی چه کنم؟
من رازدار و عارف زمانم هستم

غزال شماره 341 حافظغزال شماره 341 حافظ
غزال شماره 341 حافظ

معنی و تفسیر غزل الحافظ شماره ۳۴۱

آیه اول

اگر به سرزنش مدعیان فکر می کنید
نذار مست و رندی باشم

اگر از سرزنش کسانی که مدعی فهم هستند می ترسم، نمی توانم راه بی پروایی و بی پروایی را ادامه دهم.

✦✦✦✦

بیت دوم

زهد راننده تازه تحصیل کرده وسیله است
من در دنیا بدنامم، حکمت من چیست؟

اگر از سوار مبتدی زهد و تقوا ببیند، اشکالی ندارد، اما مصلحت و تظاهر به زهد وقتی در دنیا رسوا می شوم چه معنایی دارد؟

✦✦✦✦

آیه سه

شاه شورید ساران پیامان را برایم خواند
زان که در حکمت بزرگترین است

مرا قلندر شاه و سرکرده یاغیان و دیوانگان نامیدند، زیرا من از نظر نادانی و بی هوشی از همه مردم جهان جلوتر هستم.

✦✦✦✦

آیه چهار

بر پیشانی ام حک می کنم، قلبم خالی از خون است
تا بدانند تو کافر هستی

پیشانی خود را با خون قلبم علامت بزنید تا همه مردم بدانند که من قربانی قساوت و ظلم شما هستم.

✦✦✦✦

آیه پنج

باور نکن و از خدا بگذر
پس نمی دانی من در این خرقه چقدر کمیاب هستم

برای رضای خدا فقط تمایل نشان ده و درنگ و کنجکاو مباش تا بفهمی من در جامه مرید از دنیای درویشان چقدر دورم.

✦✦✦✦

آیه شش

شعر خونین من، ای باد، کمکش کن
من نمی خواهم از مژه های سیاه بمیرم

ای باد صبا، شعر خونین مرا به دست آن عاشقی برسان که با مژگان سیاهش جانم را زخمی و ناسزا گفت.

✦✦✦✦

بیت هفتم

اگر باد بخورم با کسی چه کنم؟
من رازدار و عارف زمانم هستم

برایم مهم نیست که بنوشم یا نه. من حافظ اسرار شارپی هستم و قدر وقتم را می دانم.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا