مطالب

غزل شماره ۳۰۵ حافظ: به وقت گل شدم از توبهٔ شراب خجل

غزل شماره 305 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل الحافظ شماره 305

در زمان گل دهی شرم داشتم از الکل توبه کنم
هیچ کس نباید از اشتباه کردن خجالت بکشد
حقانیت ما همه راه است و من چراغ بحث هستم
نیمز شهید و ساقی خجالتی نیستند
این دلیلی شد که ما از خود به اهل کریم پناه می بریم
ما از پرسیدن خسته شده ایم و از پاسخ خجالت می کشیم
خونی که از دوش شبانه از چشم بیرون آمد
در چشم مسافران خفته شرمنده شده ایم
نرگس مست است و می خواهد سرش را جلویش بیندازد
از نحوه تهمت چشمانش خجالت می کشید
خدا را شکر تو بهتر از خورشید هستی
من از تو در آفتاب خجالت نمی کشم
حجاب تاریکی آب سبزی ها را پوشانده بود
شعر حافظ و آن شخصیت مثل آب شرم است

غزال شماره 305 حافظغزال شماره 305 حافظ
غزال شماره 305 حافظ

معنا و تفسیر غزل شماره 305 الحافظ

آیه اول

در زمان گل دهی شرم داشتم از الکل توبه کنم
هیچ کس نباید از اشتباه کردن خجالت بکشد

و در شکوفه گل شرم کردم چون از شراب توبه کرده بودم. امیدوارم هیچکس از اشتباه کردن شرمنده نباشد.

✦✦✦✦

بیت دوم

حقانیت ما همه راه است و من چراغ بحث هستم
نیمز شهید و ساقی خجالتی نیستند

آنچه را که ما خوب و پرهیزکار می دانیم همه فریب و دام در سر راه مردم است و من در مقابل محبوب خبری و ساقی خجالت نمی کشم.

✦✦✦✦

آیه سه

به همین دلیل ما از خود به اهل کریم پناه می بریم
ما از پرسیدن خسته شده ایم و از پاسخ خجالت می کشیم

امیدوارم یار با رفتار و اخلاق شریفش از دست ما عصبانی نشود چون سوال این گفته را از دست می دهد و چون جواب درستی ندارم از پاسخ دادن خجالت می کشم.

✦✦✦✦

آیه چهار

خونی که از دوش شبانه از چشم بیرون آمد
در چشم مسافران خفته شرمنده شده ایم

شب قبل شرمنده اشک های خونین پشیمانی و ندامتی بودیم که از چشمان بیدارمان در برابر کسانی که به عالم خواب رفته بودند سرازیر شدیم.

✦✦✦✦

آیه پنج

نرگس مست است و می خواهد سرش را جلویش بیندازد
از نحوه تهمت چشمانش خجالت می کشید

اگر این شاخه نرگس مست باشد و سرش پایین باشد، مناسب است، زیرا از رفتار چشمان شما و نگاههای سرزنش آمیز شما شرم دارد.

✦✦✦✦

آیه شش

خدا را شکر تو بهتر از خورشید هستی
من از تو در آفتاب خجالت نمی کشم

چهره شما زیباتر و جذابتر از خورشید است و خدا را شکر در مقابل خورشید شرمنده آن نیستم.

✦✦✦✦

بیت هفتم

حجاب تاریکی آب سبزی ها را پوشانده بود
شعر حافظ و آن شخصیت مثل آب شرم است

با آب حیاتی که خادر به دست آورد، در پرده تاریکی فرو رفت که از آن در برابر زیبایی زیبا و موهای شیرین حافظ احساس حقارت و شرم کرد.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا