مطالب

غزل شماره ۲۹۸ حافظ: مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق

غزل شماره 298 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل شماره ۲۹۸ حافظ

یک مکان امن و یک دوست خوب
گرث همیشه در دسترس است، زه توفیق
دنیا و کار دنیا چیزی در برابر هیچ نیست
من هزار بار در این مورد تحقیق کردم
دودلی و دردی که هنوز نمی دانستم
این کیمیای خوشبختی بود دوست من
با خیال راحت برو و استفاده کن
کسانی که عمرشان کوتاه است تعیین کننده هستند
بیا تا از خنده لعل نگر و جم توبه کنیم
داستانی است که ذهنش نمی تواند آن را بپذیرد
گرچه موهای وسطم به چانه ام نمی رسد
من خوشحالم که این ایده دقیق را به خاطر می آورم
به کدام شیرینی علاقه دارید؟
صد هزار فکر عمیق که به ریشه نمی رسد
چه می شود اگر اشک هایم رنگ گارنت شود؟
مهر تو مثل عقیق است
به شوخی گفت حافظ غلام دوست شماست
ببینید چقدر خوب این کار را می کند

غزل شماره ۲۹۸ حافظغزل شماره ۲۹۸ حافظ
غزل شماره ۲۹۸ حافظ

معنا و تفسیر غزل الحافظ شماره ۲۹۸

آیه اول

نگرش ایمن، قابل اعتماد و دوستانه
گرث همیشه در دسترس است، زه توفیق

خوشا به سعادت شما اگر همیشه یک مکان راحت، شراب خالص و یک دوست صمیمی در دسترس شما باشد.

✦✦✦✦

بیت دوم

دنیا و کار دنیا چیزی در برابر هیچ نیست
من هزار بار در این مورد تحقیق کردم

من هزار بار این موضوع را بررسی کرده ام و دریافته ام که دنیا و کار دنیا هیچ و عموماً ناچیز و شبیه به هیچ است.

✦✦✦✦

آیه سه

دودلی و دردی که هنوز نمی دانستم
این کیمیای خوشبختی بود دوست من

درد و حسرت این است که تا این لحظه نفهمیدم که دوست دلیل خوشبختی است.

✦✦✦✦

آیه چهار

با خیال راحت برو و استفاده کن
کسانی که عمرشان کوتاه است تعیین کننده هستند

به مکانی امن بروید و وقت با ارزش خود را که راهزنان عمر در کمین هستند، تلف کنید.

✦✦✦✦

آیه پنج

بیا تا از خنده لعل نگر و جم توبه کنیم
داستانی است که ذهنش نمی تواند آن را بپذیرد

به سوی ما بیا تا توبه کنیم از لب سرخ معشوق، و دهان خندان جام شراب، پندار و خیالی که عقل آن را درست نمی داند.

✦✦✦✦

آیه شش

گرچه موهای وسطم به چانه ام نمی رسد
من خوشحالم که این ایده دقیق را به خاطر می آورم

با اینکه کمرت باریکه چون موهایت تو دست یکی مثل من نمیاد، من عاشق این ایده ظریف هستم.

✦✦✦✦

بیت هفتم

به کدام شیرینی علاقه دارید؟
صد هزار فکر عمیق که به ریشه نمی رسد

حقایق شیرین زیادی در سوراخ سیب شما وجود دارد که افکار عمیق نمی توانند به عمق بیشتری برسند.

✦✦✦✦

آیه هشتم

چه می شود اگر اشک هایم رنگ گارنت شود؟
مهر تو مثل عقیق است

جای تعجب نیست که اشک های خونین من قرمز گارنت است، زیرا نگین انگشتر لب تو هم رنگ است.
لال نگینی گرانبها با رنگ قرمز زیبا است و لب هایش شبیه لال است.

✦✦✦✦

آیه نهم

به شوخی گفت حافظ غلام دوست شماست
ببینید چقدر خوب این کار را می کند

با لبخندی کنایه آمیز گفت: حافظ من خادم طبع لطیف و شاعرانه تو هستم. ببین چقدر ساده و احمق فکر می کرد من هستم.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا