غزل شماره ۲۶۱ حافظ: درآ که در دل خسته توان درآید باز
متن غزل الحافظ شماره ۲۶۱
در را باز کن تا در قلب خسته قوت پیدا کنی
بگذار روح از بدن مرده بیرون بیاید
بیا، تفاوت چشمانت خیلی بسته است
درهای ارتباط باز نیست
اندوهی که مثل صدای ناقوس بر دل مالک نشست
خیلی خوشحالم که لباسامو در آوردم
جلوی آینه هرچی میخوام
فقط در تخیل شما باز می شود
گویا شب حامله است و روز از توست
جومیت ها را بشمار تا شب خالی شود
بیا بلبل برای حافظ شیرین است
او از عطر گلها می خواند
معنی و تفسیر غزل الحافظ شماره ۲۶۱
آیه اول
در را باز کن تا در قلب خسته قوت پیدا کنی
بگذار روح از بدن مرده بیرون بیاید
به خانه من بیا تا قلب عاشق و دردمندم قدرت خود را باز یابد. نزد من بیا تا زندگی را به بدن مرده برگردانم.
✦✦✦✦
بیت دوم
بیا، تفاوت چشمانت خیلی بسته است
درهای ارتباط باز نیست
هستاب که جدایی و جدایی تو را دید، آنقدر مرا کور کرد که باز شدن ارتباطت آن را باز و روشن می کند.
✦✦✦✦
آیه سه
اندوهی که مثل صدای ناقوس بر دل مالک نشست
خیلی خوشحالم که لباسامو در آوردم
اندوهی که همچون لشکری از تاریکی شب بر سرزمین دل نشسته است، چهره درخشان و درخشنده تو را از لشکر اعراب روم دور خواهد کرد.
ژانگ استانی در شرق آفریقا بود که سیاهپوستان در آن زندگی میکردند و روم در آسیای صغیر و مردم آن سفیدپوست بودند.
✦✦✦✦
آیه چهار
جلوی آینه هرچی میخوام
فقط در تخیل شما باز می شود
جلوی آینه قلبم فقط صورت تو نمایان است. یعنی من چهره تو را در همه چیز می بینم.
✦✦✦✦
آیه پنج
گویا شب حامله است و روز از توست
جومیت ها را بشمار تا شب خالی شود
روزها منتظرت می مانم و اشک ها را می شمارم و گریه می کنیم تا ببینیم در شبی که گفته می شود شب لقاح است، چه چیزی از حجاب غیب بیرون می آید. یعنی شاید شب بارداری روز مورد نظر من باشد.
✦✦✦✦
آیه شش
بیا بلبل برای حافظ شیرین است
او از عطر گلها می خواند
بشتاب، لبهای دل مهربان حافظ دوباره با شور نهال وصل تو آهنگ می سراید.
منبع: دیوان حافظ از دکتر خلیل الخطیب رهبر.