مطالب

غزل شماره ۲۵۷ حافظ: روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیر

معنی و تفسیر غزل شماره 257 حافظ

آیه اول

به من نگاه کن و بگو تو را بکشم
در مقابل شمع فروزان، پروانه در زندگی شرکت می کند

صورتت را نشان بده و بگو بس کنم. بگذار آتش قلب پروانه در حضور شمع تو جانش را شعله ور کند.

✦✦✦✦

بیت دوم

در لب تشنه ما آب در دایره نیست
به سر مرده ات بیا و خاکسترش را جمع کن

به لب های تشنه ما نگاه کن و آب (بوسه) بر آنها نگیر. پا بر سر آن که در راه عشقت کشته شد، او را از خاک قبر جدا کن. یعنی به او زندگی جدیدی بده.

✦✦✦✦

آیه سه

درویش مجیر ار سیم و زر کم گذاشت
در غم خود تعداد اشک ها و لبخندها را بشمار

اگر درویش نه نقره دارد و نه طلا، از او روی گردان. تصور کنید که اشک به جای نقره ای در غم شما می ریزد و رنگ صورتش به جای طلایی زرد است.

✦✦✦✦

آیه چهار

گیتار بزن و آهنگ بساز
آتش من عشق و دل من بخور و تنم سرمستی

1- گیتار بزنید و آهنگ بسازید و اگر آگاروود نیست که با سوزاندن آن هوا را خوشبو کند، گله و اعتراض نکنید. به جای آتش به عشقم و به جای عود به قلبم و به جای عود به بدنم بنگر.

✦✦✦✦

آیه پنج

با شنیدن آی و ز، سر خرقه برگردانده می شود و می رقصند
نه با گوشه و عبای ما سر

او مشتاقانه در رقص های صوفیانه شرکت می کرد و در حین رقص، جامه های زاهدانه خود را در می آورد و به کناری می انداخت. در غیر این صورت از گروه خارج شوید و عبای ما را بردارید و روی سر خود بگذارید.

✦✦✦✦

آیه شش

پشم را از سرت بردار و باد ملایم را تا تو را بفهمد
سیم در فضای باز و به رنگ طلایی تلخ است

شنل پشمی خشن و ناهموار را درآورید و شراب شفاف و صاف را بنوشید. پول خرج کن و با خرج کردن طلا معشوقت را با اندامی زیبا در آغوش بگیر.

✦✦✦✦

بیت هفتم

دوست باشید و هر دو دنیا دشمن باشند
ای فالگیر، پشتت را به زمین مباش

از دوستت بخواه که دوست ما بماند، حتی اگر هر دو دنیا با هم دشمن باشند، مهم نیست. از ثروت بخواهید که به ما پشت نکند، حتی اگر ارتش دشمن تمام سرزمین را اشغال کند.

✦✦✦✦

آیه هشتم

دوست عزیزم نمیخوای بری پیش ما بمون
در حاشیه رودخانه طرب جوی و در کف ساغر

دوست عزیز، فکر رفتنت را کنار بگذار و مدتی پیش ما بنشین. کنار جوی و ساب زیپی یک لیوان شراب بردار و شاد باش.

✦✦✦✦

آیه نهم

در خونش، خونش، آب دل و چشمش گیر کرده است
گونه هایم زرد، لب هایم خشک و پهلوهایم سفت است

فرض کن مرا ترک کردی و در غیاب تو صورت و لبهایم زرد و خشک و پهلوهایم از آب شفافتر است.

✦✦✦✦

آیه ده

حافظ زین بز من و به واعظ بگو
تا مجلس من را ببینم و منبر را ترک کنم

ای حافظ، کرسی شادی و شادی داشته باش و به واعظ بگو بیا صندلی شیک من را ببین و از کنار کرسی وعظ و جلسه خسته کننده اش بگذر.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا