مطالب

غزل شماره ۲۲۸ حافظ: گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود

غزل شماره 228 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل حافظ شماره ۲۲۸

اگر از باغ خود میوه چیدید چه؟
می بینم قبل از نور تو چه اتفاقی می افتد
یا کنف زیر سایه آن سروهای بلند
اگر کمی بنشینی چه؟
بالاخره انگشتر جمشید همایون کار میکنه
اگر عکس شما روی صورت نگینم بیفتد چه اتفاقی می افتد؟
واعظ شهر چو تصمیم گرفت ملک و محموله را مهر و موم کند
اگر مهر زنی را انتخاب کنم چطور؟
ذهن من از در به در می رود و این است
من از قبل دیدم در خانه مذهبی چه اتفاقی می افتد
او عمر گرانبهای خود را صرف معشوقه و همسرش کرد
چه بر سر من خواهد آمد، چه بر سر این خواهد آمد
خواجه می دانست که من عاشق هستم و چیزی نگفتم
حافظ هم می داند چه بر سر من می آید

غزل شماره 228 حافظغزل شماره 228 حافظ
غزل شماره 228 حافظ

معنا و تفسیر غزل شماره ۲۲۸ حافظ

آیه اول

اگر از باغ خود میوه چیدید چه؟
می بینم قبل از نور تو چه اتفاقی می افتد

اگر از باغ خوب تو میوه ای بچینم و مسیر زندگی ام را در نور تو ببینم چه می شود؟! این دو هجا بازپرسی منفی هستند، به این معنی که به شما آسیبی نخواهند رساند.

✦✦✦✦

بیت دوم

یا کنف زیر سایه آن سروهای بلند
اگر کمی بنشینی چه؟

وای خدای من اگر لحظه ای زیر سایه آن عاشق برنج بلند در گرما بنشینم چه می شود؟ هیچ اتفاقی نمی افتد.

✦✦✦✦

آیه سه

بالاخره انگشتر جمشید همایون کار میکنه
اگر عکس شما روی صورت نگینم بیفتد چه اتفاقی می افتد؟

تو مثل انگشتر سلیمانی، فرخنده و خوش شانسی اگر نشانه ای از تو بر بدبختی من بیفتد؟

✦✦✦✦

آیه چهار

واعظ شهر چو تصمیم گرفت ملک و محموله را مهر و موم کند
اگر مهر زنی را انتخاب کنم چطور؟

وقتی خطیب و واعظ معروف این کشور به صف عاشقان شاه و فرمانروای این شهر می پیوندد، اگر عاشق یک معشوقه خوب شود چه می شود؟

✦✦✦✦

آیه پنج

ذهنم از در به در رفت و بس
من از قبل دیدم در خانه مذهبی چه اتفاقی می افتد

عقلم را از دست داده‌ام و اگر شراب چنین تأثیر شگفت‌انگیزی داشت، از قبل می‌توانستم بدانم در خانه دین و ایمانم چه می‌شود.

✦✦✦✦

آیه شش

او عمر گرانبهای خود را صرف معشوق و همسرش کرد
چه بر سر من خواهد آمد، چه بر سر این خواهد آمد

عمر عزیز به رسم حبیب و شرابش از دنیا رفت. ببینیم روز ما از عاشق چه می شود و من از شراب چه می شود.

✦✦✦✦

بیت هفتم

خواجه می دانست که من عاشق هستم و چیزی نگفتم
حافظ هم می داند چه بر سر من می آید

خواجه ام و خادمم می دانستند که از بسی خوشم می آید و مشکلی نیست. اگر حافظ این را می دانست، این اتفاق نمی افتاد.
منظور از خواجه در این بیت و همچنین عمل خاتم جمشید همایون در بیت سوم «خواجه توران شاه وزیر شاه شجاع شجاع» است و به طور کلی این غزل را برای تقدیم به این وزیر بزرگ نوشته است.

منبع: شرح الجلالی بر حافظ با شرح و تلخیص.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا