غزل شماره ۱۴۵ حافظ: چه مستیست ندانم که رو به ما آورد

معنی و تفسیر غزل شماره 145 حافظ

آیه اول

نمی دانم چه قندی برای ما آورده است
ساقی کیست و این باد را از کجا آورده است؟

با کمال تعجب، چه نوع مستی برای ما اتفاق افتاده است؟ ساقی کیست و این نوشیدنی مست کننده را از کجا آورده است؟

✦✦✦✦

بیت دوم

تو هم باد را بگیر و راه بیابان را در پیش بگیر
آن پرنده آوازخوان یک آلات موسیقی آورد

شراب بخور و به دشت و صحرا برو که بلبل آواز زیبایی را آغاز کرده است.

✦✦✦✦

آیه سه

از کار شکایت نکن
که باد صبحگاهی نسیمی بی بند و بار آورد

ای دل، چون غنچه ای بسته، از گره هایت ناله نکن و ناله نکن که باد صبحگاهی با خود نسیمی آورد که گره ها را باز می کند. وقتی غنچه با باد صبح شکوفا شد، گره کار شما هم باز می شود.

✦✦✦✦

آیه چهار

با آرزوی ورود گل و نسرین
بانوشه شاد آمد و آرامش آورد

جمله دعا: رز و نسرین برای خیر و خوشی به باغ بیایند. به نظر می رسد زمان مناسبی برای سرودن شعر در فصل بهار است، چرا که شادی و یاسی را با خود به ارمغان می آورد که رفاه و پاکی را به همراه داشته است.

✦✦✦✦

آیه پنج

صبا مژده ای برای هود سلیمان است
که از گلشن صبا خبر خوش آورد

باد فرخنده صبا همچون فرستاده حضرت سلیمان است که از سرزمین پر گلستان صبا نوید سعادت و خوشبختی می آورد.

✦✦✦✦

آیه شش

علاج ضعف دل ما جادوی سبیل است
دکتر آمد و دارو را آورد

شفای ضعف و شفای دردهای دل ما در غمهای حجاب است، پس از زانوهای غم سر بلند کن که طبیب آمده و داروی زندگی را با خود آورده است.

✦✦✦✦

بیت هفتم

می خواهد مقداری از غنایم را از من بگیرد شیخ
چون تو قول دادی و او به آن عمل کرد

من خادم و نوکر پیشوای زرتشتیان هستم، ای پیشوای مسلمانان، از من کینه مکن، زیرا به من وعده دادی که در بهشت ​​شراب بنوشم، اما پیر مغان به وعده تو وفا کرد و در این دنیا به من شراب داد.

✦✦✦✦

آیه هشتم

من عاشق این لشکر ترک ها هستم
حمله به من درویش را به کعبه آورد

من به چشمان باریک و باریک دزد ارتش خبان که با یک دست به من حمله کرد افتخار می کنم. یاکبا کسی است که به دلیل فقر شدید فقط یک لباس نازک بدون آستر دارد.

✦✦✦✦

آیه نهم

بنده حافظ الان اطاعت می کنم
چه کسی به دولت شما درخواست داد

امروز بهشت ​​با کمال میل در خدمت حافظ است، زیرا حافظ به آستان دولت شما پناه برد.