غزل شماره ۱۴۱ حافظ: دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
متن غزل حافظ شماره 141
دیدی ای دل باز غم عشق چه کرد؟
وقتی عاشق و دوست وفادار شد چه کرد؟
آه، چه بازی ای را از آن گل نرگس جادویی به ذهنم خطور کرد
آه، مست با مردم هوشیار چه کرد؟
اشک هایم از ظلم دوستم رنگ سحر شد
فالگیر بی رحم می داند که در این تجارت چه کرده است
امیدوارم نور از خانه لیلی سحر بتابد
و با حرمان مجنون دل آوگار چه کرد؟
سقیات جامیم صاحب غیب است
نمی داند در پرده اسرار چه کرده است
آن چیزی که برجسته شده همین دایره صفحه است
هیچ کس نمی دانست او در طول تور خود چه کرد
اندیشه عشق آتش غم را در دل حافظ برافروخت و شعله ور شد
ببینید با دوست قدیمی اش چه کرد
معنی و تفسیر غزل شماره 141 حافظ
آیه اول
دیدی دوباره غم عشق چه کرد؟
وقتی عاشق و دوست وفادار شد چه کرد؟
ای دل دیدی غم عشق دوباره چه بر سر ما آورد و محبوب و معشوق چگونه ما را رها کرد و با دوست وفادارش چه رفتاری کرد؟
✦✦✦✦
بیت دوم
آه، چه بازی ای را از آن گل نرگس جادویی به ذهنم خطور کرد
آه، مست با مردم هوشیار چه کرد؟
از آن چشمان دلربای یار فریاد می زنم که چه بلایی سرش آورد و از آن چشمان مست فریاد می زنم که چه چیزی او را به سر هوشیاران رساند و چگونه بی رحم با آنها رفتار کرد.
✦✦✦✦
آیه سه
اشک هایم از ظلم دوستم رنگ سحر شد
فالگیر بی رحم می داند که در این تجارت چه کرده است
از ظلم و بی توجهی معشوق اشک هایم در آسمان سرخ شد. این بدان معنی است که در راه معشوقم شانس با من نبود.
✦✦✦✦
آیه چهار
امیدوارم نور از خانه لیلی سحر بتابد
و با حرمان مجنون دل آوگار چه کرد؟
سپیده دم برق از آسمان شب درخشید و لحظه ای درخشید، وای چه کردی که دیوانه وار عاشق هارمن بودی و دل شکسته بودی. مثل صاعقه در آسمان که خرمن را می سوزاند، رعد و برق خانه لیلا وجود مجنون را می سوزاند.
✦✦✦✦
آیه پنج
سقیات جامیم صاحب غیب است
نمی داند در پرده اسرار چه کرده است
باتلر، یک لیوان شراب به من بده، زیرا برای کسی روشن نیست که نقاش نامرئی در پرده اسرار خود چه کرده است. یعنی معلوم نیست چه بلایی سرمان می آید و برای نوشیدن مشروبات الکلی مجازات می شویم یا خیر.
✦✦✦✦
آیه شش
آن چیزی که برجسته شده همین دایره صفحه است
هیچ کس نمی دانست او در طول تور خود چه کرد
آن که آسمان لاجوردی پر از نقش و نگار را آفرید، کسی که سرنوشت و سرنوشتی را که در گردش کامل آن برای ما تعیین کرده است می داند.
✦✦✦✦
بیت هفتم
اندیشه عشق آتش غم را در دل حافظ برافروخت و شعله ور شد
ببینید با دوست قدیمی اش چه کرد
اندیشه عشق آتش غم در دل حافظ شعله ور شد و او را سوزاند. حالا می بینید که عاشق قدیمی با دوستش چه کرد. یعنی داشتم می سوختم اما دوست قدیمی بی تفاوت بود