مطالب

غزل شماره ۱۳۷ حافظ: دل از من برد و روی از من نهان کرد

غزل شماره 137 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل شماره 137 حافظ

دلش را از دست داد و صورتش را از من پنهان کرد
خدا این بازی را ممکن کرد
تنها شبی بود که در آستانه مرگ بودم
او به تخیل خود خدمات بی شماری کرد
چرا من نمی توانم مثل اسطوخودوس خونین باشم؟
که نرگس او با ما سرگردان است
با این درد سوزان می توانم بگویم
دکترم سعی کرد مرا بکشد
مثل شمع روی من سوخت
او آشکارا گریه کرد و فریاد زد
وقت آن است که راه حلی پیدا کنید
درد آرزوی من مرا کشت
چه زمانی می توانید این نوع را تشخیص دهید؟
دوستمون گفت و انجام داد
با جان حافظ دعوا نکردی
آن تیر چشمش را اخم کرد

غزال شماره 137 حافظغزال شماره 137 حافظ
غزال شماره 137 حافظ

معنی و تفسیر غزل شماره 137 حافظ

آیه اول

دلش را از دست داد و صورتش را از من پنهان کرد
خدا این بازی را ممکن کرد

با جادو قلبم را دزدید و صورتش را از من پنهان کرد، یعنی اول عشقم را گرفت و وقتی دید که گرفتم، مرا ترک کرد. بیا بگو با کی می تونی اینطوری با عشق قمار کنی؟

✦✦✦✦

بیت دوم

تنها شبی بود که در آستانه مرگ بودم
او به تخیل خود خدمات بی شماری کرد

شب هجرت قصد کشتن من را داشت، اما خیال یار به من لطف داشت.

✦✦✦✦

آیه سه

چرا من نمی توانم مثل اسطوخودوس خونین باشم؟
که نرگس او با ما سرگردان است

چرا دلم مثل زنبق از خون جگر پر نشود، در حالی که از چشم معشوق غفلت شده ام؟

✦✦✦✦

آیه چهار

با این درد سوزان می توانم بگویم
دکترم سعی کرد مرا بکشد

به کی بگم؟ یعنی نمی توانم به کسی بگویم با وجود درد طاقت فرسا، دکتر عشق، دشمن زندگی من، خسته بود و می خواست جانم را بگیرد.

✦✦✦✦

آیه پنج

مثل شمع روی من سوخت
او آشکارا گریه کرد و فریاد زد

آن دوست چنان مرا مثل شمع سوزاند که لیوان شرابم در شکمم گریه کرد و تبدیل به ناله و جیغ شد. درباره نوعی آلات موسیقی است.

✦✦✦✦

آیه شش

وقت آن است که راه حلی پیدا کنید
درد آرزوی من مرا کشت

ای باد صبا، اگر برای درد ما چاره ای اندیشیده ای، اکنون وقت آن است، زیرا درد و رنج از دلتنگی من برای دوستی است که می خواهد مرا بکشد. یعنی فردا برای درمان درد دیر است و میمیرم.

✦✦✦✦

بیت هفتم

چه زمانی می توانید این نوع را تشخیص دهید؟
دوستمون گفت و انجام داد

کی و چگونه می توانم به جمع دوستان و دوستان خوبم بگویم که یار در مورد چه صحبت هایی با ما صحبت کرده است، اما چگونه رفتار کرده است. هر حرف محبوب دوست داشتنی است، اما تمام رفتارش خیانت آمیز بود.

✦✦✦✦

آیه هشتم

با جان حافظ دعوا نکردی
آن تیر چشمش را اخم کرد

دشمن حافظ چنان با جان او برخورد نکرد که سهم ابروکمانی با آن دوست. و اینجا بین تیر چشم و کمان ابرو احترام زیادی است. چون تیر را با کمان می زنند

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا