مطالب

غزل شماره ۱۲۱ حافظ: هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد

غزل شماره 121 حافظ با تلاوت علی الموسوی القرمودی

متن غزل حافظ شماره 121

همه یک خاطره شیرین و یک دوست زیبا دارند
سعادت همنشین او شد و دولت همنشین او شد
حریم عشق خیلی بالاتر از حریم عقل است
کسی که آن آستانه را می پذیرد، جانش را در آستین دارد
دهان باریک و شیرین او کسی نیست جز پادشاه سلیمان
که نقش نگین نهایی جهان را دارد
لب لعل و خط سیاهش و این مال اوست
به معشوقی که این و آن را دارد زنگ بزن
به افراد ضعیف و آسیب پذیر نگاه کنید
اینکه رئیس شورا از عیش و نوش گدای وام مسکن برخوردار است
چو بر روی زمین، توانایی از بین بردن
آن دوران ناتوانی چیزهای زیرزمینی زیادی دارد
روح و جسم فقیر دعای فقیر است
بیایید خوبی آن محصول را ببینیم، که حاوی شرم یک خوشه شکسته است
صبا رازی از عشقم بگو پس حالم را خوب کن
جمشید و خسرو غلام کمترین را دارند
اگر بگوید «نمی‌خواهم»، پس حافظ یک عاشق شکسته است
به او بگویید سلطانی یک همدم گدا دارد

غزال شماره 121 حافظغزال شماره 121 حافظ
غزال شماره 121 حافظ

معنا و تفسیر غزل شماره 121 الحافظ

آیه اول

همه یک خاطره شیرین و یک دوست زیبا دارند
سعادت همنشین او شد و دولت همنشین او شد

هر که خیال راحت و یاری عزیزی داشته باشد با او خوشبختی و خوشبختی خواهد داشت.

✦✦✦✦

بیت دوم

حریم عشق خیلی بالاتر از حریم عقل است
کسی که آن آستانه را می پذیرد، جانش را در آستین دارد

مقام عشق بسیار بالاتر از مقام عقل است و نمی تواند باب عشق را بپذیرد و به مقام عشق برسد مگر اینکه جانش را برای نزار در آستین داشته باشد. «زندگی در آستین داشتن» در زمان حافظ برابر است با «زندگی در کف دست» در زمان ما.

✦✦✦✦

آیه سه

دهان باریک و شیرین او کسی نیست جز پادشاه سلیمان
که نقش نگین نهایی جهان را دارد

به نظر می رسد دهان زیبای من پادشاهی سلیمان است که لب های گرد او دنیایی تحت فرمان او دارد. حافظ دهن یار آن را به مهر سلیمان یا بهتر است بگوییم جواهر مهر سلیمان تشبیه کرد که سلیمان از طریق آن توانست بر همه موجودات حکومت کند.

✦✦✦✦

آیه چهار

لب لعل و خط سیاهش و این مال اوست
به معشوقی که این و آن را دارد زنگ بزن

وقتی عاشقی لب سبز و چشم بر چهره دارد، در دلم افتخار می کنم که زیبایی او هر دو را دارد.

✦✦✦✦

آیه پنج

شما افراد ضعیف و ضعیف را تحقیر می کنید
اینکه رئیس شورا از عیش و نوش گدای وام مسکن برخوردار است

ای ثروتمند، ضعیفان و ضعیفان را تحقیر مکن، زیرا گداهای بی خانمان به بالای آبخوری می روند.

✦✦✦✦

آیه شش

چو بر روی زمین، توانایی از بین بردن
آن دوران ناتوانی چیزهای زیرزمینی زیادی دارد

حالا که زنده ای و بر روی زمین راه می روی، قدر توانایی را بدان، زیرا زمان بسیاری از ناتوانی ها و ناتوانی ها را زیر خاک پنهان کرده است.

✦✦✦✦

بیت هفتم

روح و جسم فقیر دعای فقیر است
بیایید خوبی آن محصول را ببینیم، که حاوی شرم یک خوشه شکسته است

دعای خیر مستمندان بلا را از جان و دل دور می کند. چه کسی از خرمن سود می برد و از گداهایی که دور او جمع می شوند شرمنده است؟ این بدان معناست که شما همیشه باید چیزی خرج کنید تا برکت او را دریافت کنید.

✦✦✦✦

آیه هشتم

صبا رازی از عشقم بگو پس حالم را خوب کن
جمشید و خسرو غلام کمترین را دارند

ای باد صبا نکته ای در وصف عشق من به آن پادشاهان خوب (محبوب و دوست داشتنی) که جمشید و کی خسرو کمترین خدمتگزارشان بودند را بگو.

✦✦✦✦

آیه نهم

و اگر او بگوید: “من نمی خواهم به دنبال یک عاشق بی پول بگردم.”
به او بگویید سلطانی یک همدم گدا دارد

(ادامه بیت قبل) و اگر آن پادشاه خوب جواب داد که من عاشق حقیر و بی ارزشی چون حافظ نمی خواهم، به او بگو که پادشاهان همیشه فقرا را در کنار خود دارند. این بدان معناست که اگر من هم او را دوست داشته باشم، چیزی از آن پادشاه کم نخواهد شد

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا